به گزارش خط هشت ، یکی از اعضای خانوادۀ ایشان [شهید رضا کارگر برزی] نقل میکند:
زمستان سال ۹۱ دعوت شدیم خانۀ یکی از اقوام که از قضا ماهواره هم داشتند. این موضوع باعث شد تا رضا دربارۀ اهداف شبکههای ماهوارهای برای صاحبخانه و بقیه صحبت کند و در مورد چگونگی تشکیل این شبکهها، منابع مالی آنها، اهداف و حامیانشان توضیحاتی داد. در آن مهمانی، افرادی بودند که از لحاظ نسبی، رابطۀ دوری با ما داشتند و صحبتهای رضا را گوش میکردند. چند نفری شروع کردند به مسخره کردن رضا که: «فلانی تو فلان جا مغز تو رو شستشو دادن، تو کلۀ شماها کردن که ماهواره فلان و فلان!»
بعد از مهمانی، من با رضا تند برخورد کردم و گفتم: «چرا شروع میکنی از این حرفها میزنی که بخوان مسخرهت کنن؟» و توپوتشر زیادی هم به حرفهایم اضافه کردم؛ اما رضا اینطور جواب مرا داد: «من وظیفهم رو انجام دادم و در قبال این خانواده این توضیحات رو گفتم. دیگه اون دنیا از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی، اما چیزی نگفتی. من کار خودم رو کردم و این حرفها به وقتش جواب میده.»
خیلی برایم جالب بود؛ رضا اصلاً به این که دارند مسخرهاش میکنند، فکر نمیکرد و فقط انجام وظیفه برایش مهم بود.
بریدهای از کتاب «سربازان سردار»؛ شجاعتها و رشادتهای سردار حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم (صفحۀ ۱۲۰، با دخل و تصرف)
گردآورنده: مرتضی کرامتی
انتشارات: سه نقطه
منبع: حریم حرم