روایتی جذاب از مرزبان دهه هفتادی که در هفدهم فروردین ۹۴ در مرز نگور سیستان و بلوچستان به شهادت رسید
به گزارش خط هشت ؛ کتاب «مهران می خندد» زندگینامه و خاطرات شهید مرزبان نیروی انتظامی، مهران اقرع است. شهید اقرع متولد 18 خرداد سال 1371 بود که به همراه هفت نفر از اعضای کادر و وظیفه در تاریخ 17 فروردین 94 در منطقه نِگور سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.
این اثر حاصل گفتوگو با خانواده، دوستان و همکاران این شهید است. محسن صالحیخواه، نویسنده این کتاب برای نوشتن اثر سفرهایی به سیستان و بلوچستان و مشهد مقدس داشت که روایت سفر به استان محل خدمت این شهید در بخشی جداگانه از این کتاب آمده است. این کتاب در 143 صفحه با همکاری مؤسسه فرهنگی شهدای ناجا روانه بازار نشر شده است. صالحیخواه با اشاره به چرایی نگارش این اثر میگوید: شهید اقرع نماینده یک نسل است، نماینده شهدایی که ثابت میکنند دوران ایثار و خدمت به مردم تمام نشده است.
نویسنده می گوید: تلاش کردم تا قهرمان این کتاب را همانگونه که بود، نشان دهم؛ نه بزرگ و آسمانی و نه کوچک و زمینی.
وی ادامه می دهد: شهید اقرع به نظر من نماینده یک نسل است. نماینده شهدایی که ثابت میکنند دوران ایثار برای حفظ امنیت مردم تمام نشده است. این شهید که سوژه کتاب «مهران میخندد» است، نشان میدهد نسل امروز که نه جنگ را دیده و نه روزهای انقلاب را درک کرده، هم در صف ایستاده است. سوای قصه شهادت و سیره زندگی این شهید عزیز که به طور خاص به آن پرداختهایم، اگر نگاهمان را بخواهیم به این نسل بعد از جنگ بدوزیم، شهدای دهه هفتادی کم نداریم. چه در جرگه شهدای مدافع حرم و چه در میان شهدای غیور ناجا که سهم زیادی در تأمین امنیت کشور دارند؛ از مرزها گرفته تا شهرها.
نویسنده کتاب می گوید: از آنجایی که فاصله سنی من و شهید اقرع کمتر از یکسال است، درک فضایی که در آن بزرگ شده بود و روحیاتی که داشت برایم آسانتر بود. برای کسی به سن و سال من نوشتن از دوران جنگ سخت است؛ چون تصویری به غیر از فیلمهای دفاع مقدس از آن دوران ندارم. اما درک شهدایی که همنسل ما هستند برای امثال من راحتتر است؛ از این جهت توانستم که درباره شهید اقرع بنویسم.
شهید مهران اقرع از نیروهای کادر مرزبانی ناجا بود. وی به همراه هفت نفر دیگر از عزیزان مرزبانی اعم از کادر و وظیفه در فروردین سال 94 توسط تروریستهای جیشالظلم به طرز ناجوانمردانهای به شهادت رسیدند. یکی دیگر از شهدای آن حادثه، شهید علی امامدادی از صمیمیترین دوستان شهید بود که با هم در دانشگاه افسری درس میخواندند.
وی با اشاره به سفر به مناطق مرزی برای آشنایی و درک بهتر محل شهادت بیان می کند: برای نگارش این اثر از ناجا یاری خواستم و آنها نیز بیدریغ کمک کردند. از آنجایی که شهید اقرع در مرز نگور استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید، لازم بود که سفری به آن منطقه داشته باشم تا همکاران وی را ملاقات و فضا را احساس کنم. در آن سفر چند نفر از اعضای گروهک جیشالظلم را هم دیدم. روایت این سفر را به صورت بخشی جداگانه در کتاب آوردهام. پیش از این نیز چون خانواده شهید اهل و ساکن مشهد هستند، توفیق داشتم که در ماه مبارک رمضان سفری به این شهر داشته باشم تا خانواده اقرع را ملاقات و با آنها نیز مصاحبه کنم. این دو سفر نقش اساسی در شکل گرفتن کتاب داشت. و این کتاب نیز بر مبنای مصاحبه با دوستان، خانواده و همکاران شهید نوشته شد و یک پروژه خاطرات شفاهی بود.
همچنین ایشان اشاره می نماید: نسل بعد از جنگ هم دارد نقش خود را ایفا و سهمش را ادا میکند. شهید اقرع مثل عباس دانشگر(شهید مدافع حرم) و دیگر شهدای نسل امروز میتواند برای نسل امروز الگو باشد؛ به همین دلیل فکر میکنم که باید برای معرفی آنها تلاش کنیم و آنها را همانطور که هستند، نشان دهیم؛ نه بزرگ و آسمانی یا کوچک و صرفاً زمینی. مخاطب میتواند با روایت صحیح و زیبا ارتباط برقرار کند. شهید اقرع، شهید امامدادی و همه شهدای وظیفه و پایور ناجا، مدافعان حرم و هر کسی که اسلحه دست گرفته و برای امنیت این مردم میجنگد، میتواند یک الگو باشد.
با پیگیری های انجام شده خوشبختانه امکان خرید اینترنتی کتاب ((مهران میخندد)) ایجاد گردیده و علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر اقدام نمایند.