یک جرعه کتاب

شهید ذوالفقاری و آخوند انگلیسیِ حوزه نجف!

پنج شنبه, 29 فروردين 1398 10:58 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

برای ثابت کردن خیانت‌های آمریکا و انگلیس در ایران و به خصوص در عراق، با سند و مدرک صحبت کردم. نمی‌خواستم به زور متوسل بشوم و سعی داشتم با حرف زدن او را قانع کنم تا از خواب غفلت بیدار شود. وقتی حرف می‌زدم، صورتش سرخ‌تر از قبل می‌شد. آمپرش کم کم بالا رفت!...

 

به گزارش خط هشت ، شنبه صبح، زودتر از دیگر طلبه‌ها به حوزه رسیدم. در کلاس درس نشستم. در حال کتاب خواندن بودم که آن شخصی که راجع به ایران و حاکمیت حرف می‌زد، آمد. نگاهش به من خوب نبود. گوشه‌ای نشست و خودش را با کتابی سرگرم کرد. با تمام شدن جلسه آن روز، بهتر دیدم از جمع طلبه‌ها فاصله نگیرم و حرف‌هایش را بشنوم.

او بحثی راه انداخت و بیشتر از همه خودش صحبت کرد. تند و تیز حرف می‌زد و گاهی چشم و ابرویی برایم بالا و پایین می‌انداخت. فکر می‌کرد آمریکایی‌ و انگلیس کاری به کار ایرانی‌ها ندارند و این ایرانی‌ها هستند که بدون دلیل، مرگ بر آمریکا و انگلیس می‌گویند. ساکت نماندم و با آرامش جوابش را دادم؛ اما او با دهن کجی روی حرفش پافشاری می‌کرد. برای ثابت کردن خیانت‌های آمریکا و انگلیس در ایران و به خصوص در عراق، با سند و مدرک صحبت کردم. نمی‌خواستم به زور متوسل بشوم و سعی داشتم با حرف زدن او را قانع کنم تا از خواب غفلت بیدار شود. وقتی حرف می‌زدم، صورتش سرخ‌تر از قبل می‌شد. آمپرش کم کم بالا رفت! تا جایی که می‌توانستم، بدون توهین به او، دلیل‌های محکمی آوردم و شمرده شمرده حرفم را به کرسی نشاندم.

چند لحظه‌ای ساکت شد. یک آن فکر کردم دست از بدگویی و درشت صحبت کردن برداشته و قانع شده است. اما نه تنها قانع نشد، بلکه به رهبر انقلاب اسلامی ایران هم اهانت کرد. با عصبانیت به او تذکر دادم و خواستم بحث را تمام کند. با کینه‌ای که نمی‌دانستم از کجا و به چه شکل در او به وجود آمده بود، نگاهش را از من گرفت ولی با لجاجت بیشتری به توهین‌هایش ادامه داد.

با شنیدن کلماتش ناخودآگاه گونه راستم تیر کشید! صحنه‌هایی از ازدحام مردم جلوی دانشگاه تهران، درگیری‌ها و برخورد آجر با صورتم، دیدن ابراهیم در خواب و ... جلوی چشمانم آمد. برای آرامش زیر لب ذکر گفتم...

بریده ای از کتاب «خانه ای با عطر ریحان»؛ روایتی داستانی از خاطرات شهید روحانی مدافع حرم «محمد هادی ذوالفقاری» (صفحه‌ی 159 و 160)
نویسنده: الناز نجفی
ناشر: خط مقدم

 

 

منبع: حریم حرم

خواندن 1153 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/59473b7526a7b1245ba86423bd3b4912.jpg
عکس رزمندگان استان اردبیل در جبهه‌های حق علیه ...
cache/resized/c388db15b9aea6f541ad0fd1dc3e7f86.jpg
به مناسبت گرامی داشت روز شهدا آیین رونمایی از ...
cache/resized/cc13499ebc08016c8970234fdd9aa860.jpg
اولین کتاب کشور در رثای سپهبد شهید قاسم سلیمانی، ...
cache/resized/505cb221be92ac5c13de72cd306e1ce8.jpg
عکس رزمندگان استان اردبیل در جبهه‌های حق علیه ...
cache/resized/9f3ee00aea2f66d90cf98785cbebd844.jpg
کتاب «هوای سرد تیرماه» خاطرات شهید «صفرعلی یوسفی» ...
cache/resized/e6af305268b0763d7b4e18071bd7a0bf.jpg
کتاب «بلندای آسمان وطن» خاطرات خلبان آزاده جانباز ...
cache/resized/5c17989fdda46ad8b631c928992f7c9b.jpg
کتاب «پسر رنج» خاطرات و زندگی نامه آزاده سرافزار ...
cache/resized/1a30ce51315f59ae0c01a525fd63c5cc.jpg
«کتاب پرواز مازیار» خاطرات همسر شهید خلبان ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family