تصمیم عجیب شهید مدافع حرم در کتاب «پسری با تیشرت کلاهدار»
کتاب «پسری با تیشرت کلاهدار»، از سوی انتشارات خط مقدم به زودی منتشر میشود، این کتاب، خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، از زبان همسر و دخترعموی شهید، زینب مکیان است.
«دست و پایم یخ کرده بود، قلبم تندتند میزد. از ترس و خجالت، گوشه اتاق مچاله شده بودم و صدایم در نمیآمد. نمیتوانستم حرفی بزنم. از آینده نامعلوم و از روزی که احمد شهید شود، میترسیدم. انگار بین زمین و هوا آویزان بودم. همین دیروز، با عمه نوریه تلفنی حرف زدم. گفت: زینب جان، ما مجبورت نمیکنیم. خوب فکرهات رو بکن. طاقت داری احمد بره سوریه، زبونم لال، شهید بشه؛ یا جانباز بشه؟ تو قراره باهاش زندگی کنی؛ طاقتش رو داری؟!
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.