گفت‌وگو با یکی از دوستان روحانی شهید «مصطفی رفعتی‌پورشمس» که در ۱۳ خرداد ۱۳۶۱ ترور شد

تحلیل‌های او جوانان را از دام منافقین نجات می‌داد

دوشنبه, 16 خرداد 1401 08:37 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

امسال چهلمین سالگرد شهادت حجت‌الاسلام «سیدمصطفی رفعتی‌پورشمس»، امام جماعت مسجد طلیعه و فاطمه الزهرا (س) است. شهید رفعتی‌پور در این دو مسجد فعالیت زیادی جهت آگاه‌سازی مردم نسبت به فعالیت‌های منافقین داشت و با تحلیل‌های سیاسی‌اش جوانان را نسبت به مسائل سیاسی کشور آشنا می‌کرد. همین بصیرت و آگاه‌سازی موجب شد تا منافقین ایشان را شناسایی کنند و نقشه ترورشان را بکشند.

 

به گزارش خط هشت، امسال چهلمین سالگرد شهادت حجت‌الاسلام «سیدمصطفی رفعتی‌پورشمس»، امام جماعت مسجد طلیعه و فاطمه الزهرا (س) است. شهید رفعتی‌پور در این دو مسجد فعالیت زیادی جهت آگاه‌سازی مردم نسبت به فعالیت‌های منافقین داشت و با تحلیل‌های سیاسی‌اش جوانان را نسبت به مسائل سیاسی کشور آشنا می‌کرد. همین بصیرت و آگاه‌سازی موجب شد تا منافقین ایشان را شناسایی کنند و نقشه ترورشان را بکشند. منافقین کوردل در نهایت به هدفشان رسیدند و در سیزدهم خرداد ۱۳۶۱ این روحانی خستگی‌ناپذیر را ترور کردند و داغ بزرگی را بر دل‌ها نشاندند. نمازگزاران مسجد طلیعه و فاطمه‌الزهرا (س) هنوز شهید رفعتی‌پور را به خاطر دارند و از متانت و نجابت این امام جماعت سخن می‌گویند. صمد فرد یکی از همراهان شهید رفعتی‌پور در مسجد طلیعه در گفتگو با «جوان» مروری بر خاطرات این روحانی بصیر دارد و ما را بیشتر با این شهید بزرگوار آشنا می‌کند.
شما قبل از انقلاب با شهید رفعتی‌پور آشنایی داشتید؟
شهید رفعتی‌پور از قبل از انقلاب امام جماعت مسجد طلیعه در میدان رازی تهران بود و ما از همان زمان ایشان را می‌شناختیم. ما در آن محل زندگی می‌کردیم و به دلیل حضور ایشان در مسجد با شهید رفعتی‌پور آشنا شدیم. بعد از انقلاب هم فعالیت‌های ایشان در مسجد طلیعه و جا‌های دیگر ادامه داشت تا اینکه در خرداد سال ۱۳۶۱ ایشان را به شهادت رساندند. شهید رفعتی‌پور بسیار انسان فعال و نجیبی بود و در مسائل سیاسی نیز فعالیت زیادی داشت. ایشان در اصفهان و در یک خانواده روحانی به دنیا آمده و انسانی خودساخته و باسواد بود. اوایل ما شناخت زیادی از ایشان نداشتیم و به مرور زمان با دیدن رفتار و اخلاق‌شان به شهید نزدیک شدیم. از انقلابیون بسیار فعال بود. جوان‌های محل را در مسجد جمع می‌کرد و شبانه کار‌های تبلیغاتی زیادی انجام می‌داد. خودش هم جوان بود و ارتباط خوبی با جوانان برقرار می‌کرد. با وجود جوانی بسیار باتجربه و پخته عمل می‌کرد و در کار‌های سیاسی در زمان انقلاب جلوتر از همه حرکت می‌نمود. انسانی شریف و نجیب بود و این شرافت به خوبی در ذهنم مانده است. این نجابتش به تمام ویژگی‌های دیگرش می‌چربید و در وجودش خیلی مشهود بود. خوش برخورد و خوش طینت بود و به هر چیزی که می‌گفت، عمل می‌کرد. شهید رفعتی‌پور بسیار اهل عبادت بود و علاوه بر اینکه خودش در دعای کمیل و ندبه شرکت می‌کرد، دیگران را نیز به این امر تشویق می‌کرد.
شهید رفعتی‌پور زمان انقلاب در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کردند؟
در مسجد طلیعه فعالیت‌هایش بسیار آشکار بود و با جوانان سر مسائل مذهبی و سیاسی وارد بحث می‌شد و با آن‌ها صحبت‌های زیادی می‌کرد. ۱۰، ۱۵ نفر را برای صحبت و بحث در مسجد جمع و ما را وادار می‌کرد در بحث‌ها شرکت کنیم و مشارکت داشته باشیم. طوری برخورد می‌کرد که مسائل شرعی را از خودش بپرسیم و آگاهی کسب کنیم. خاطرم است یک روز در جلسه‌ای در مسجد چند نفر از افراد مسن به ایشان گفتند خیلی با جوانان نشست و برخاست نداشته باشید، چون کار‌ها و رفتارهایشان روی شما تأثیر می‌گذارد ولی ایشان گفته بود از حضور جوانان با طرز فکر‌های متفاوت در مسجد استقبال می‌کند. به طور علنی فعالیت می‌کرد و دائماً ایشان را در حال کار و فعالیت می‌دیدیم.
در سخنرانی‌هایشان روی چه مسائلی تأکید می‌کردند؟
ایشان تأکید زیادی می‌کرد که اگر جوانان بنیه مذهبی‌شان قوی شود در مقابل جریاناتی که مخالف مذهب و انقلاب هستند، می‌توانند دوام بیاورند. می‌گفت اگر روحیه و بنیه مذهبی جوانان قوی نباشد با هر بادی ممکن است به چپ و راست بروند. تلاش زیادی برای تقویت این روحیه مذهبی جوانان داشت و درباره حکومتداری در اسلام و شناخت مسائل سیاسی صحبت می‌کرد. معتقد بود جوانان اگر این مسائل را بشناسند مقابل هجمه‌ها حرفی برای گفتن خواهند داشت و به راحتی تسلیم نخواهند شد. خیلی انسانی بصیری بود. در صحبت‌هایش می‌گفت قبل از هر چیزی باید دین و سیاست خودمان را بشناسیم و زمانی که به خوبی از این مسائل آگاه شدیم جریانات دیگر قابل تحلیل هستند و می‌توان در مقابل‌شان منطق داشت و ایستادگی کرد، ولی اگر این شناخت را نداشته باشیم امکان تحت تأثیر قرار گرفتن را داریم.
پس کاملاً مشخص است در شناخت جریان‌ها و مسائل سیاسی انسان آگاه و بصیری بودند.
قبل از انقلاب و در رابطه با جریان‌های سیاسی ما در ذهن‌مان سؤال خاصی نسبت به این جریان‌ها نداشتیم که از ایشان بپرسیم و همه فقط به آمدن امام و پیروزی انقلاب فکر می‌کردیم. اما بعد از پیروزی انقلاب شاهد تحلیل‌های ایشان در رابطه با مسائل و جریان‌های سیاسی بودیم. آن زمان جریان منافقین خیلی پررنگ عمل می‌کرد و در سطح جامعه فعالیت زیادی داشت. ایشان با شناخت و درکی درست نسبت به این گروهک، صحبت‌های زیادی درباره ماهیت گروهک منافقین می‌کرد. منافقین هم فعالیت فیزیکی و هم فعالیت تبلیغاتی داشتند و حاج‌آقا تحلیل‌های خوبی نسبت به کار‌های منافقین داشت. تحلیل‌هایش باعث می‌شد تا ما هم اطلاع خوبی از شرایط و جو سیاسی روز پیدا کنیم و شناخت‌مان از گروه‌های سیاسی در آن زمان زیاد شود.
به دلیل همین بصیرت و صحبت‌ها منافقین کینه و دشمنی از ایشان پیدا کرده بودند؟
به احتمال بسیار زیاد همینطور است. ترور ایشان با برنامه و شناسایی‌های از قبل انجام شده بود. شهید فرد شناخته و فعالی بود و در مناطق دیگر تهران هم کار می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب از طرف نماینده حضرت امام (ره)، «معاونت کمیته منطقه ۱۲ تهران» را بر عهده گرفت و همزمان با حضور در مسجد طلیعه میدان گمرک، امام جماعت مسجد حضرت فاطمه الزهرا (س) در خیابان استاد معین هم بود. در این مسجد هم از همان ابتدا، جلسات وعظ و خطابه، کلاس‌های عقیدتی و اردو‌های دانش‌آموزی را برقرار کرد. در آن مقطع حساس شخصیت تاثیرگذاری بود. پس از آزادسازی خرمشهر، ایشان برای برای بازگشایی پلیس راه خرمشهر و سرکشی به جبهه‌ها به خرمشهر سفر کرد و پس از بازگشت از جبهه، منافقین او را در سیزدهم خرداد ۱۳۶۱ مورد سوءقصد قرار دادند و به شهادت رساندند.
نگرانی خاصی از بابت ترور شدن نداشتند؟
آدمی که نگران باشد سراغ این کار‌ها نمی‌رود. چنین آدمی خودش را برای هر کاری آماده می‌کند و ایشان هم قطعاً آماده شهادت بود. شهید رفعتی‌پور خودش را یک وزنه احساس می‌کرد که باید کار و فعالیت کند. اینکه رئیس فلان قسمت باشد برایش مهم نبود. بیشتر کار با این جوانان و مفید بودن و خروجی کار برای شهید اهمیت داشت و انسان تکلیف‌مداری بود. در همه امورات مسجد اظهارنظر می‌کرد و به نظرم اگر به ایشان می‌گفتند مسجد را جارو بزنید، عبا را زمین می‌گذاشت و با دل و جان این کار را انجام می‌داد. ما خیلی به ایشان اخت پیدا کرده بودیم و همراهشان شده بودیم. گاهی یک ساعت یا نیم ساعت قبل از اذان می‌آمد و پس از نماز هم تا هر زمان که می‌توانست در مسجد می‌ماند و با ما مشغول صحبت می‌شد. آن زمان شرایط خیلی حساس بود و همه زیر ذره‌بین بودند ولی ایشان بدون توجه به اینکه ممکن است توسط اعضای منافقین شناسایی شود، کارهایش را انجام می‌داد.
در کل حضور ایشان را از زمان انقلاب تا شهادت‌شان چقدر در آگاه سازی مردم و جوانان تأثیرگذار می‌دانید؟
در آن منطقه‌ای که ما حضور داشتیم ۲۰، ۲۵ نفر از جوانان از قشر‌های مختلف با ایشان ارتباط گرفته بودند. اگر می‌توانستند خودشان را به نماز جماعت می‌رساندند و اگر هم نمی‌آمدند ارتباطشان با شهید قطع نمی‌شد. به مرور تعداد این جوانان بیشتر شد و آدم‌های زیادی با شهید در ارتباط بودند. خاطرم است شهید رفعتی‌پور پیکان سبز رنگی داشت و شب‌های سه‌شنبه بعد از نماز مغرب می‌گفت می‌خواهم به جمکران بروم و هر کس که می‌تواند با من بیاید، اعلام کند. گاهی اوقات شاید اصلاً قصد رفتن به جمکران را نداشت ولی این حرف را می‌زد تا ببیند کسی مشتاق زیارت پیدا می‌شود. بعد که دو نفر مشتاق زیارت پیدا می‌کرد راهی می‌شدند. ایشان تا این حد جوانان را جذب مسجد و دین می‌کرد و وقت زیادی برای این موضوع می‌گذاشت. شهید رفعتی‌پور آدمی نبود که فقط بیاید نماز بخواند و بعد سرش را پایین بیندازد و برود. نسبت به وضعیت جامعه‌اش حساس بود و آدم‌هایی که در آن محیط بودند برایش اهمیت داشتند و برایشان وقت می‌گذاشت. اگر بعد از نماز جماعت کسی دو ساعت با ایشان مشغول بحث و صحبت می‌شد شهید رفعتی‌پور هم کنارش می‌نشست و صحبت می‌کرد. ما در بازار هستیم و، چون آقامجتبی تهرانی در بازار نماز می‌خواندند ایشان را می‌دیدیم که بعد از نماز جماعت در مسجد می‌نشینند و گاهی این نشستن خیلی طول می‌کشد. اگر صد نفر هم سؤال داشتند، این عالم بزرگ از مسجد تکان نمی‌خوردند تا جواب همه را با صبوری و مهربانی بدهند. شهید رفعتی هم دقیقاً چنین خصوصیتی داشت. در مسجد می‌نشست و گاهی تا چهار، پنج بعدازظهر در مسجد می‌ماند و خیلی صبور مشغول صحبت با دیگران می‌شد.

 
 

منبع: روزنامه جوان

خواندن 282 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...
cache/resized/f7feb7106320e4056d6f270bde631ff6.jpg
ماجرای فکر آوینی کتابی است با موضوع گفتارهایی در ...
cache/resized/9fbeadaffe6db7f248c99c58e4be83af.jpg
کتاب «همسایه حیدر» نوشته فاطمه ملکی با تحقیق بتول ...
cache/resized/59473b7526a7b1245ba86423bd3b4912.jpg
عکس رزمندگان استان اردبیل در جبهه‌های حق علیه ...
cache/resized/c388db15b9aea6f541ad0fd1dc3e7f86.jpg
به مناسبت گرامی داشت روز شهدا آیین رونمایی از ...
cache/resized/cc13499ebc08016c8970234fdd9aa860.jpg
اولین کتاب کشور در رثای سپهبد شهید قاسم سلیمانی، ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family