چاپ کردن این صفحه

راضِ بابا؛ روایت زندگی و شخصیت شهیده شانزده ساله

چهارشنبه, 26 تیر 1398 10:54 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

راض بابا، روایت زندگی شهیده راضیه کشاورز است که در سن 16 سالگی آسمانی شد.

 به گزارش خط هشت ، این کتاب روایت شخصیت دختری نوجوان است، دختری که تمام تلاشش را به کار می ‏بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه‌ای رخ می‌دهد و او را در رسیدن به خواسته‌اش کمک می‌کند. انفجاری که در سال 1387 در حسینیه سیدالشهدای شیراز رخ داد، نقطه اوج زندگی او را رقم زد.

شهیده راضیه کشاورز 11 شهریور 1371 در ظهر گرم تابستانی هم‌زمان با نوای ملکوتی اذان ظهر در مرودشت شیراز به دنیا آمد. والدینش به خاطر ارادتی که به خانم فاطمه زهرا (س) داشتند، نام راضیه را برایش انتخاب کردند. روزها یکی پس از دیگری سپری می‌شدند. راضیه بزرگتر می‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفی به خانه می‌بخشید. از همان کودکی روحیه‌ای شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهربانی‌اش به وضوح در برخورد با اطرافیان آشکار بود. راضیه تا قبل از بهار 16 سالگی‌اش موقعیت‌های چشمگیری را در زمینه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد.

بعد از انفجار در حسینه سیدالشهداء (ع) در شیراز، ۱۸ روز در کُما بود اونهم دقیقاً با سینه‌ای خورد شده و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفس های دردناک و ... .

سرانجام در فروردین‌ماه سال 1387 بعد از آنکه از زیارت بارگاه امام رئوف به شهرش بر می گشت، آرزویش برآورده شد و بر اثر انفجار بمب در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل 18 روز درد و رنج ناشی از جراحت به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست.

مادر بزرگوارش می‌گوید:

سال سوم راهنمایی، راضیه بین خودش و خدا عهدی بسته بود که بعد از شهادتش تو وسایلش، البته تو وسایلش که نه، داخل جعبه اسماء متبرکه پیداش کردم.

خلاصه کوتاهی از این عهدنامه:

"... بی حساب پیش، انشاء ا... به امید خدا و توکل به خدا چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز که از 5/3/85 شروع می شه توفیق پیدا کنم مادام العمر دعای عهد و زیارت امین ا.. و... را بخوانم و گریه کنم. آقا تو رو خدا توفیق اشک ریختن تو این دعاها را به من بده و شب هم به یاد خانم حضرت زهرا (س) شبی 5 صفحه قرآن بخوانم؛ ان شاء ا... تکرار آیه الکرسی هم توی بیشتر اوقات نصیبم بشه و همچنین شکر نعمتهای خدا و توفیق آلوده نشدن به گناه و نابود کردن نفس اماره و تقویت نفس لوّامه را داشته باشم و تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س) را همراه با الگو برداری از حجاب، عفاف، ادب و اخلاق ایشان را سر لوحه زندگی خودم قرار دهم."

چاپ چهارم کتاب راض بابا در قطع رقعی در 120 صفحه به قلم طاهره کوه کن و به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

 

 

منبع: حیات

خواندن 995 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)