چاپ کردن این صفحه

نگاهی به زندگی تا شهادت شهید محمد بهاءالدین از شهدای حماسه هویزه

از دزفول تا هویزه به دنبال رستگاری و شهادت

پنج شنبه, 18 دی 1399 00:05 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

شهید هنگام شهادت یک فرزند داشت. همسرش هم باردار بود که راهی عملیات شد. همسرش در نامه‌ای خطاب به محمد نوشته بود که باردار است، اما قبل از اینکه نامه را ارسال کند، خبر شهادت محمد را آوردند

 

به گزارش خط هشت، در حماسه هویزه رزمندگان زیادی از سراسر کشور حضور داشتند. در کنار حسین علم‌الهدی و دانشجویان پیرو خط امام، نیرو‌های ارتشی و سپاه پاسداران هم حضور داشتند. تمام این رزمندگان از شهر‌های مختلف خودشان را به هویزه رسانده بودند تا از این شهر مهم دفاع کنند و اجازه حضور دشمن را ندهند. شهر دزفول در عملیات هویزه ۱۱ شهید تقدیم کرد که طبق تحقیقات شش شهید مربوط به تیم شهید علم‌الهدی است. شهید‌محمد بهاءالدین نیز یکی از شهیدان دزفولی حماسه هویزه است. محمد تحصیلکرده رشته مهندسی بود و در مدارس دزفول بینش اسلامی تدریس می‌‎کرد. جوانی بابینش و بصیر بود و از اولین روز‌های جنگ به کمک شهر و کشورش شتافت. پس از پیروزی انقلاب، مسئولیت فرماندهی پایگاه بسیج را برعهده داشت، با آگاهی و اخلاق خوبش به دنبال آشنایی بیشتر مردم با دین بود. محمد مطالعات مذهبی زیادی داشت و حتی عقاید کمونیست‌ها و دیگر ادیان را هم مطالعه و بررسی می‌کرد. همچنین کتاب‌های محمدباقر صدر را می‌خواند و علاقه زیادی به این شخصیت دینی داشت. شهید‌بهاءالدین یکی از جوانان تحصیلکرده و بادانش دفاع‌مقدس است که در علم نظامی و در زندگی شخصی و اجتماعی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. شهیدفرهنگسازی در جامعه را رسالت خودش می‌دانست. محمد بدون اینکه نصیحت کند، اطرافیانش به ویژه جوانان را به خود جذب می‌کرد.

محمد باظاهری آراسته و به دور از تعصب و حب و بغض به صحبت با جوانان می‌نشست و همین هم‌صحبتی به قدری برای جوانان شهر جذاب بود که آن‌ها را بسیار بهتر و عمیق‌تر جذب دین و انقلاب می‌کرد.

شهید بسیار به ظاهر خودش اهمیت می‌داد، لباس‌های تمیز و شیک می‌پوشید و دوست داشت در نهایت پیراستگی فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی انجام دهد.

در جمع اقوام افرادی بودند که عقیده زیادی به دین و انقلاب نداشتند، اما وقتی حجب و حیای محمد را در جمع می‌دیدند، بساط‌شان را جمع می‌کردند و پای سخنانش می‌نشستند. کلام گیرا و حرف‌های منطقی و درست محمد هر کسی را جذب می‌کرد. رفتار و سکنات این شهید‌بزرگوار بهترین الگو برای اطرافیانش بود تا آن‌ها را جذب فعالیت‌های مذهبی کند. شهید‌بهاءالدین در جریان عملیات هویزه خودش را به این شهر رساند و در کنار شهید حسین علم‌الهدی به دنبال دفاع از هویزه بود. شهید در هنگام شهادت یک فرزند داشت. همسرش هم باردار بود که راهی عملیات شد. همسرش در نامه‌ای خطاب به محمد نوشته بود که باردار است، اما قبل از اینکه نامه را ارسال کند، خبر شهادت محمد را آوردند. این نامه هیچ‌گاه به دست محمد نرسید تا او بفهمد که فرزندی در راه دارد. هشت ماه بعد خانواده محمد برای به دنیا آوردن فرزند به قم می‌روند. در طی هشت سال، این تنها زمان کوتاهی بود که آن‌ها از شهرشان فاصله گرفتند. شهید‌حسین علم‌الهدی اصرار بر این داشت که محمد‌بهاءالدین، فرمانده منطقه هویزه باشد، اما شهید قبول نمی‌کند و به‌عنوان جانشین سیدحسین در عملیات هویزه شرکت می‌کند. شهید‌بهاءالدین در کربلای هویزه در کنار دیگر شهدای این حماسه آسمانی می‌شود و یاد و خاطرش برای همیشه در ذهن مردم ایران می‌ماند. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای هویزه مدفون و مزار یادبودی هم در دزفول برای ایشان ساخته شده است.
 
 
 

منبع: روزنامه جوان

خواندن 697 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)