به گزارش خط هشت ، عملیات رمضان در تیرماه سال ۱۳۶۱ یکی از عملیاتهای مهم رزمندگان بود که پس از عملیات غرورآفرین الی بیتالمقدس انجام شد. این عملیات با هدف تعقیب و تنبیه متجاوز صورت گرفت و رزمندگان حاضر در عملیات با تمام وجود پا به میدان نبرد گذاشتند. این عملیات در پنج مرحله انجام شد و تلفات زیادی از دشمن بعثی گرفت. ارتش بعث که در عملیات الی بیتالمقدس شکست سنگینی را از نیروهای ایرانی خورده بود، حامیانش از کشورهای مختلف در عملیات «رمضان» به یاریاش شتافتند و اجازه شکست دیگری را به صدام ندادند. شهید محمد دلاوری، یکی از فرماندهانی بود که در عملیات رمضان جانانه جنگید و در نهایت در همین عملیات مزد زحماتش را گرفت و آسمانی شد. در روزهایی که همزمان با انجام عملیات رمضان است نگاهی به زندگی مجاهدگونه این شهید بزرگوار داریم که در ادامه میخوانید.
روستای آرتیمان از توابع تویسرکان جایی بود که محمد دلاوری پا به عرصه حیات گذاشت. بهار سال ۱۳۳۹، کودکی چشم به جهان گشود که وجودش مایه افتخار، غرور و بزرگی خانوادهاش شد. محمد از همان دوران کودکی، نور معارف الهی و قرآنی تمام وجودش را گرفت و خیلی زود او را راهی وادی مفاهیم عمیقی از معنویت و انسانیت کرد. پس از گذراندن دوران ابتدایی با وجود مشکلات مالی برای ادامه تحصیل به تویسرکان رفت. محمد تمام دشواریهای غربت را یکی یکی به جان خرید و با شور و شوق درس میخواند. در مقطع راهنمایی یکی از مهمترین اتفاقات زندگی شهید دلاوری افتاد. در این دوران قیام انقلابی مردم ایران به اوج خود رسید و اتفاقی بزرگی را رقم زد. پیروزی انقلاب اسلامی از محمد نوجوان، یک مرد ساخت و او در جریان مبارزات انقلابی تجربههای گرانبهایی اندوخت. تجربههایی که شاید خودش هم فکرش را نمیکرد، خیلی زود در میدانی بزرگتر به کارش بیاید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران خیلی زود به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و برای پیکار با ضدانقلاب عازم پاوه در کردستان شد. مدتی از حضور شهید دلاوری در کردستان نگذشته بود که جنگی تمامعیار ایران اسلامی را دربر گرفت. دشمن بعثی به قصد تجاوز و سرنگونی نظام اسلامی با تمام قوا به ایران حمله کرد و کشور را درگیر آتش جنگ کرد. در چنین شرایطی محمد را یارای ماندن نبود. او خیلی زود برای مقابله با دشمن متجاوز به جبهههای سر پل ذهاب رفت و مسئولیت بسیج و جذب نیروهای بسیجی و سپاهی را برعهده گرفت. او برای مدتی نیز فرماندهی عملیات سپاه پاسداران تویسرکان را عهدهدار شد و پس از بازگشت به کردستان، این بار با عنوان مسئول محور خودش را آماده نبرد با دشمنان کرد. شهید دلاوری در مسئولیتهای خود فرماندهی لایق و کارآمد بود و به هیچ چیز جز انجام وظیفه فکر نمیکرد. شهید محمد دلاوری در گرماگرم عملیات رمضان در حالیکه گردان فتح را فرماندهی میکرد به یک مین که توسط مزدوران بعثی در منطقه کاشته شده بود برخورد کرد و به شدت مجروح شد، اما با این حال دست از مبارزه و هدایت نیروها نکشید و با وجود خونریزی شدید با روحیه خوب در منطقه حضور داشت. اما جراحتها کار خودش را کرد و این فرمانده شجاع پس از انتقال به پشت جبهه به علت جراحات شدید شربت گوارای شهادت را نوشید و آسمانی شد. شهید محمد دلاوری که میتوانست یکی از فرماندهان بزرگ جبههها باشد برای آخرین بار در عملیات رمضان در منطقه عملیاتی شلمچه با سمت فرماندهی گردان فتح و در روز ۲۳ تیر ۱۳۶۱ مصادف با ۲۲ رمضان ۱۴۰۲ به شهادت رسید تا یاد و نامش برای همیشه نزد ملت ایران جاودان باشد. شهید دلاوری در وصیتنامهای که هشت ماه قبل از شهادت نوشته، با آگاهی و درکی بالا از حضور در جبهه، چنین مینویسد: «اکنون که به جبهه حق علیه باطل رفتهام تنها یاری دادن دین خدا و لبیک به ندای امام حسین (ع) در روز عاشورا است. خوب است بنویسم تا دشمنان بدانند که آگاهانه و آزادانه راهی را انتخاب کردهام که الگوی اسوه آن پیامبر (ص) و علی (ع) است. در این راه هر چه پیش آید راضی هستم به رضای خدا و تسلیم در برابر خدا.»