همسر شهید مدافع حرم «سعید انصاری» گفت: سعید معتقد بود، باید اجازه پاسداری از حرم حضرت زینب (س) را از برادرشان بگیرم. میگفت، حتما امام حسین (ع) باید قبولم کند تا کارهای اعزامم به سوریه هماهنگ شود؛ اگر ارباب قبولم کند، حتما حضرت زینب (س) مرا میپذیرد.
بعد از شهادت، همسر و فرزندانش به زیارت حضرت زینب (س) مشرف میشوند. شبی بعد از این سفر، همسرش در خواب «محمد» را می بیند و از او میخواهد که به خانه برگردد ولی «محمد» میگوید که کار دارد و نمیتواند برگردد.
مدافع حرم «علیاصغر الیاسی» همزمان با ایام محرم به غافله شهدا پیوست.
شهید طالبی طلبهای که رهرو خط سرخ شهادت بود و در تمام دوران کوتاه زندگی خویش پیرو و طالب حق و حقیقت بود، با شهادتش به آن دستیافت.
مراسم وداع با پیکر مطهر شهیدان مدافع حرم سید جلال حبیباللهپور و سید سجاد خلیلی عصر دیروز با حضور اعضای خانواده شان، در معراج شهدای تهران برگزار شد. شهید سید جلال حبیباللهپور، از رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران روز دوشنبه، ۳۱ فروردینماه در منطقه درعا در سوریه به شهادت رسید. همچنین شهید «سیدسجاد خلیلی» متولد سال ۱۳۷۲ از روستای «متکازین» شهرستان بهشهر و پاسدار لشکر ۲۵ کربلا مازندران در دومین سفر خود به سوریه در ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ به شهادت رسید.
پیکرهای مطهر دو شهید مدافع حرم مازندران وارد وطن شده و این پیکرها فردا دوشنبه وارد مازندران میشود.
همیشه طوری سخن میگفت که انگار جنگی نیست و همه چی آرام است. اصلاً نمیگفت: جایی که هستیم خطرناک است یا الان عملیات داریم، اما عکسهایی که میفرستاد بیشتر کنار تانک، نفربر و مهمات جنگی بود. میگفتیم این عکسها چیه میفرستی، میگفت: یک روزی شاید لازم بشه.
زمان گذشت و خبری خوشحال کننده به «محمد» رسید؛ او فهمید که به زودی صاحب یک دختر خواهد شد. «محمد» تصمیم گرفته بود نام مادرش یعنی «مریم» را برای دخترش انتخاب کند. شهید در میان برادرانش بزرگترین فرزند بود. 7 ماه از انتشار خبر خوشحال کننده پدر شدن محمد بیشتر نگذشته بود که... خبر شهادت «محمد» رسید.
محمد جواد موسوی گفت: حدود شش روز از اعزام حسن به سوریه گذشت که خبر شهادتش را شنیدم. برای من مثل یک خواب بود. هم پای سفره عقد او بودم و هم هنگام تدفیناش تلقین خواندم؛ تا مدتها نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم، اما غبطه خوردم که عاشقانه و با ایمان قوی به استقبال شهادت رفت.