چاپ کردن این صفحه

مناجات نامه کوتاه شهید غلامعلی پیچک+ دست نوشته

لحظه فریاد جان خراش وجدان از وصیت نامه یک شهید

یکشنبه, 25 آذر 1397 09:04 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

به مناسبت سی و هفتمین سالروز شهادت سردار شهید «غلامعلی پیچک» دست نوشته ای کوتاه و زیبا از این شهید والامقام در نوید شاهد منتشر می شود.

 

به گزارش خط هشت ، شهيد غلامعلي پيچك سال 1338، در تهران متولد شد. در شانزده سالگي، مدرك ديپلم را دريافت مي كند و همان سال در كنكور قبول شده ، و در رشته انرژي اتمي وارد دانشگاه مي شود . با آغاز جنگ تحمیلی ، پيچك عازم جبهه هاي نبرد مي شود . از آن جا كه لياقت و شجاعت او در درگيري هاي كردستان بر فرماندهان محرز بود ، به عنوان فرمانده محور غرب كشور منصوب مي شود . به رغم سن كم ذهني نقاد و خلاق برخوردار بود و از اين رو ، موفق مي شود بهترين طرحهاي عملياتي را با توجه به شناسايي منطقه ارائه نموده و اجرا نمايد. شهيد پيچك در عمليات مطلع الفجر ، و در منطقه « قاسم آباد» واقع در ارتفاعات « برآفتاب » با نيروهاي دشمن تن به تن درگيرشد . نزديك ظهر روز 20 آذرماه 1360 در اثر اصابت گلوله به گلو و سينه اش ، به درجه رفيع شهادت نايل آمد .

در ادامه دست نوشته ای از سردار شهید غلامعلی پیچک که مناجاتی کوتاه با معبودش است را بخوانید:

خدایا چرا از شب تار و طلیعه صبح می هراسم چرا خدایا لحظه ای مرا به حال خود وا می گذاری که اینچنین پریشان باشم.

 خدایا لحظه هایی را که باید جوانی داشته باشم با پوچ گرایی می گذرانم و به عاقبت این لحظه ها و جواب آن نمی اندیشم.

خدایا زمان حال کودکی که در میان پر و بال مادرش طعمه گرگ می شود مرا اسفناک می کند و لحظه ای فریاد جانخراش وجدان از وصیت یک شهید.

پس خدایا مرا لحظه ای به حال خود وامگذار.

21/2/60

«مناجات با خدا»ی شهید غلامعلی پیچک
 
 
منبع: نوید شاهد
خواندن 1472 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)