چاپ کردن این صفحه

معرفی شهید

معرفی شهید جعفر حسن‌ نژاد

دوشنبه, 18 تیر 1397 15:31 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

زندگينامه: شهید جعفر حسن‌نژاد در بیستمین روز از مهرماه سال 1335 در روستای قنبرلو شهرستان گرمی دیده به جهان گشود؛‌ سومین فرزند خانواده بود پدرش محرم و مادرش شاه خانم نام داشت.

زندگينامه:
شهید جعفر حسن‌نژاد در بیستمین روز از مهرماه سال 1335 در روستای قنبرلو شهرستان گرمی دیده به جهان گشود؛‌ سومین فرزند خانواده بود پدرش محرم و مادرش شاه خانم نام داشت.
نام: جعفر
نام خانوادگی: حسن‌نژاد
تاریخ تولد: 1335/07/20
تاریخ شهادت: 1362/05/03
محل شهادت: حاج عمران خاک عراق

جعفر که در خانه او را «آقا رضا» صدایش می‌کردند کودکی بازی‌گوش و سر زنده بود،کودکی‌اش در روستای زادگاهش قنبرلو گذشت، در آن سال‌ها آقا رضا چند صباحی را نزد معلمانی که در قالب سپاه دانش به روستا می‌آمدند به فراگیری علم و دانش گذراند؛ اما از آنجا که علاقه خاصی به درس نداشت و از سوی دیگر کارهای روستا نیز زیاد بود بعد از چند صباحی ترک تحصیل گفت.
با فرا رسیدن موعد سربازی جعفر لباس سربازی را بر تن کرده و در فاصله سال‌های 1354 تا 1356 خدمت سربازی خود را به پایان رسانده است.
بعد از اتمام دوره سربازی در سال 1356 ازدواج کرده و تشکیل خانواده می‌دهد، حاصل ازدواجشان یک پسر و دو دختر می‌باشد .
بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جعفر که تشکیلات سپاه را با مرام و اعتقادات خود همسان می‌دید وارد سپاه شد و به‌عنوان کادر سپاه مشغول فعالیت شد.
جعفر که سال‌ها موجبات خنده و خوشحالی اهالی قنبرلو را فراهم کرده بود حالا داغ سنگینی را به دوش قنبرلو گذاشته است، قنبرلو در گرمای سوم مردادماه سال 1362 لرزید، گریست اما آرام نشد، چراکه خون جعفر راهی را پیش روی جوانان قنبرلو گذاشت تا قنبرلو همواره مملو از شور و حال عاشورایی باشد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید "جعفر حسن‌نژاد"
بسمه تعالى
با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب و دلير جماران و با سلام و درود به مادران داغ‌ديده و خواهران زجر كشيده و با سلام و درود به روان پاك شهيدان راه حق اول وصيت‌نامه‌ام را شروع مى‌كنم.
"و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربكم يرزقون"
بر كل مملكت كه در آن مسلمانان زندگى مى‌كنند واجب است كه جهاد اكبر و جهاد اصغر را انجام دهند و راه تمام شهيدان را طى نمايند و نگذارند كه خون شهيدان در زمين بماند و بايد مسلمين بپا خيزند و خون شهيدان را از دشمنان بگيرند.
پدر جان وصيت بر شما اين است من راه انبيا را طى كرده‌ام و به لقاءالله پيوسته‌ام و سه تا فرزند دارم كه از شما تقاضا دارم كه آن را مانند يك فردى كه پدر دارد پذيرايى و بزرگ كنيد و نگذاريد كه راه خلاف و غيراسلامى برود و فرزندان بنده را بزرگ كنيد تا اينكه راه بنده طى كند و خون شهيدان و بنده را از دشمنان اسلام و قرآن بگيرد و راه بنده كه راه حسين مى‌باشد طى نمايند.
برادر عزيزم تنها وصيت بنده برشما است كه راه حسين كه راه انبياء مى‌باشد طى بنماى و شما برادران نگذاريد كه خون شهيدان در زمين بماند.

خواندن 1163 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

موارد مرتبط