نماز شب؛ گام بلند رزمندگان برای گرفتن برات شهادت

سه شنبه, 12 ارديبهشت 1402 11:36 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

«مصطفی عبدالرضا» یکی از رزمندگان لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس، به بیان حال و هوای حسینیه شهید حاج محمدابراهیم همت در آن دوران پرداخته است.

به گزارش خط هشت، دوکوهه را همه به ساختمان‌هایش می‌شناسند، به صفای رزمندگان و والعصر‌های میدان صبحگاهش، به حسینیه حاج همت و عبادت‌های شبانه‌اش؛ وقتی از حسینیه حاج همت صحبت به میان می‌آید، دل‌های رزمندگان به دوران دفاع مقدس بازمی‌گردد و به‌یاد شیران روز و عابدان شب و به‌یاد راز و نیاز‌های عاشقانه در دل نیمه‌های شب، تنگ شده و دوباره هوایی می‌شود.

«مصطفی عبدالرضا» یکی از رزمندگان لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس است که خاطرات خود را در کتاب «بازمانده» به چاپ رسانده است. این رزمنده بازمانده از قافله شهدا در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس به بیان حال و هوای حسینیه شهید حاج محمدابراهیم همت در آن دوران پرداخته است.

نماز شب؛ گام بلند رزمندگان برای گرفتن برات شهادت

نماز شب؛ نقطه عطفی در جهت شهادت

رزمندگان اکثراً با خلوص نیت و تقوا با خدای خود راز و نیاز می‌کردند؛ به‌طوری‌که غروب که می‌شد، در حوضی که جلوی حسینیه شهید همت وجود دارد به صف می‌ایستادند و در آن وضو می‌گرفتند؛ آن‌زمان با تانکر در این حوض آب می‌ریختند.

وجب به وجب حسینیه شهید همت به بهترین انسان‌ها، با ایمان‌ها، با تقوا‌ها و ولایت‌مدار‌ها که تابع محض امام خمینی (ره) بودند، قداست دارد؛ چراکه هنگام برگزاری نماز جماعت، صفوف نماز خیلی فشرده بود و اگر کسی به نماز جماعت نمی‌رسید و یا اگر دیر می‌رسید و در حسینیه جا نمی‌شد، افسوس می‌خورد.

تقریباً نیم‌ساعت مانده به نماز صبح مناجات با نوای آقای «محسن نورایی» به‌صورت بسیار دلنشین و معنوی برگزار می‌شد و رزمندگان برای نماز شب در حسینیه حضور پیدا می‌کردند؛ به‌طوری که اگر کسی نمی‌دانست، فکر می‌کرد که نماز صبح درحال برگزاری است. رزمندگان نماز شب‌ها را چنان با گریه بلند می‌خواندند که مثلاً اگر بستگان درجه یک آن‌ها نیز از دنیا می‌رفت، تا این حد شیون و زاری نمی‌کردند و همین نماز شب‌ها نقطه عطفی بود در جهت شهادت آن‌ها.

در ایام محرم از ساختمان‌هایی که محل استقرار گردان‌هاست نیز گردان به گردان به‌صورت سینه‌زنی به حسینیه می‌آمدند و شروع به عزاداری می‌کردند و به‌طوری سینه‌زنی می‌شد که شیشه‌های حسینیه به لرزه در می‌آمد. بعد از مراسم هم گوشه و کنار پادگان برخی رزمندگان به‌صورت انفرادی دست به نیایش می‌زدند.

 

 

منبع: دفاع‌پرس

خواندن 120 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...
cache/resized/f7feb7106320e4056d6f270bde631ff6.jpg
ماجرای فکر آوینی کتابی است با موضوع گفتارهایی در ...
cache/resized/9fbeadaffe6db7f248c99c58e4be83af.jpg
کتاب «همسایه حیدر» نوشته فاطمه ملکی با تحقیق بتول ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family