گفت و گو با "احمد ویسی"، رزمنده دفاع مقدس
رزمنده دفاع مقدس، کارآفرین همه فن حریف و بنده راضی خدا!بچه های خوب زیاد داشتیم. شب و روزشان را برای رزمنده ها گذاشته بودند. آنهایی که مسئولیت داشتند به خصوص خیلی دلسوز و مسئولیت پذیر بودند. فرمانده های سپاه واقعا نازنین بودند. یک خاطره بامزه بگویم. فرمانده همدانی ای داشتیم که اخلاق خاصی داشت. کمی بچه ها را اذیت می کرد. قرار شد من او را جایی ببرم که آن مسیر در دید مستقیم دشمن بود...
دستتان کی اینطوری شد و انگشتانتان قطع شد؟
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.