به گزارش خط هشت : قبل از همه سر قرار رسیدهام. بناست همراه فرمانده سپاه عاشورا به دیدار خانواده شهید روح الله نوزادی برویم. منزل شهید در انتهای خیابان قدس یا همان قره آغاج در یکی از کوچههای تو در تو قرار دارد. پیدا کردن منزل شهید برایمان سخت است اما بالاخره بعد از پرس و جوی چندباره به دم در منزل شهید رسیدیم.
وارد منزل که می شویم در یک اتاق تقریباً 15 متری آنچه جلب توجه میکند قاب عکسهای روی دیوار است؛ جمعی از شهیدان از جمله روح الله نوزاد، شهید همین خانه. سردار خرّم درباره عکسها میپرسد. یکی از تصاویر مربوط به عموی شهید است که از قضا در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده و تصویر دیگر برای پدر شهید است که دو سال قبل فوت کرده و آن تصویر دیگری متعلق به شهدای گردان صابرین است که در سال 91 و در منطقه جاسوسان شمالغرب به شهادت رسیدهاند.
سردار خرّم به تماشای عکس ها میایستد. جالب است که همه شهدای عملیات جاسوسان را میشناسد و خاطراتی از نحوه شهادت ایشان در شمالغرب روایت میکند. قاب عکسی که از همه برجسته تر است؛ تصویری از شهید روح الله نوزاد در کنار شهید حاج علی شوشتری است. نوزاد محافظ شهید شوشتری بود و در سیستان و بلوچستان در کنار این بزرگ مرد مجاهد، شهد شیرین شهادت را چشید.
بهانه دیدار با خانواده شهید نوزادی نیز همین است. این روزها سالگرد شهادت شهدای وحدت است و فرمانده سپاه عاشورا با همراهی مسئول نمایندگی ولی فقیه در این سپاه به دیدار خانواده شهیدِ تبریزی شهدای وحدت آمدهاند که در سال 88 توسط گروه های تکفیری در بلوچستان به شهادت رسید.
فرمانده سپاه عاشورا به مادر شهید میگوید: "جوان عزیز شما در کنار شهید شوشتری توانستند منادی وحدت و امنیت در منطقه سیستان و بلوچستان باشند. خون این شهدا توطئه دشمنان را خنثی کرد."
مادر شهید خاطره ای روایت میکند که شنیدنی است؛" یکی از اهالی محله ما خدمت سربازی اش افتاده بود مرز سیستان. هنگام درگیری با اشرار صورت این جوان جراحت برداشته بود. من در خانه به روح الله گفتم خداوند خدمت هیچ جوانی را در آن منطقه قسمت نکند. روح الله برگشت به من گفت چرا مادر؟! آنجا هم باید به مردمش خدمت کرد. بعدها که شهید شد فهمیدم خودش نیز در آن منطقه ماموریت دارد."
مادرش میگوید: اخلاق عجیبی داشت و همه را جذب میکرد. یکی از همراهان که از روح الله شناخت دارد میگوید: روح الله در 4 مسجد فعالیت فرهنگی داشت. مادرش تصدیق می کند: اصلاً دوستانش او را بیشتر از ما میشناسند.
سردار خرّم نگاهش به تابلو تسلیتی روی دیوار می افتد و امضای تابلو را می خواند و به صاحب امضا از همانجا زنگ می زند: سلام بردار آتانی. کسی که پشت خط جواب میدهد فرمانده روح الله نوزادی است. آتانی از سیستان و بلوچستان سلام گرمی به مادر شهید میدهد و از خوبیهای روح الله روایت میکند.
حجت الاسلام و المسلمین کاملی فر به مادر شهید میگوید: شما بندگان برگزیده خدا هستید. مادر شهید زینبی وار راسخ و استوار میگوید: انقلاب اسلامی دریاست و ما سعی می کنیم قطره ای از این دریا باشیم.
مادر راهی کربلاست و خودش می گوید: دو روز دیگر برای اربعین راهی می شود و خداحافظیها رنگ و بوی التماس دعا دارد.
گزارش از: غلامرضا سیفی
منبع: آناج