خواهر شهید «سیدی فضل‌اللهی»

روایت سربه‌راه شدن شهید فضل‌اللهی از زبان خواهر شهید

دوشنبه, 01 اسفند 1401 14:48 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

شهید «سعید سیدی فضل‌اللهی» به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و روز ۲۲ تیر ۱۳۶۷ در ابوغریب بر اثر انفجار خمپاره و اصابت ترکش توسط نیرو‌های بعثی عراقی به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

به گزارش خط هشت، شهید «سعید سیدی فضل‌اللهی» روز ۱۵ دی ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد. تا پایان متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت و به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و روز ۲۲ تیر ۱۳۶۷ در ابوغریب بر اثر انفجار خمپاره و اصابت ترکش توسط نیرو‌های بعثی عراقی به فیض عظیم شهادت نایل آمد. مزار او در قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) قرار دارد.

«زهرا مزینانی» مادر شهید «سعید سیدی فضل‌اللهی»، خواهر شهید «محمدحسن مزینانی» شهدا، خود خواستند که بروند. زمانی که پسرم، سعید دانشگاهی شد، برای دوره دیدن به سپاه رفت و گفت من سه روزه به جبهه می‌روم و برمی‌گردم. از آنجایی که استخدام شده بود، رفت که کارت پایان خدمت خود را بگیرد، اما در همان سه روز در ابوغریب در روز ۲۲ تیر ۱۳۶۷ به شهادت رسید.

زمانی که سعید به شهادت رسید، پیکرش به مدت یک هفته در منطقه ماند و روز ۳۰ تیر آن را آوردند. زمانی که پیکرش را آوردند، من از شدت تغییرات جسمانی که بدن سعید پیدا کرده بود، نتوانستم چهره پسرم را تشخیص بدهم.

وی در مورد برادر خود، گفت: برادرم، «محمدحسن مزینانی» مفقودالاثر است و سال ۱۳۶۱ در عملیات محرم در خاک عراق مفقودالاثر شد و ما هنوز چشم‌انتظار او هستیم.

روایت تحول شخصیتی شهید در ۱۸ سالگی

در این حین خواهر شهید با بیان خاطره‌ای در مورد تغییری که در شخصیت برادرش به‌وجود آمد، گفت: من ۹ سال داشتم که برادرم شهید شد. وی در ابتدا خیلی مذهبی نبود و مادرم از این بابت خیلی غصه می‌خورد. خاطره‌ای از او دارم که با سن کمی که داشتم، برایم عبرت‌آموز بود و هنوز هم در برابر چشمانم زنده است.

وی ادامه داد: برادرم ۱۷-۱۸ سال داشت، هفت سال از خودم بزرگتر بود و از همان ابتدا بسیجی سفت و سخت بود. می‌دید مادر و خواهرم  بلند می‌شوند و نماز صبح می‌خوانند؛ تنها آن‌ها را نگاه می‌کرد و گاهی اوقات حتی از آن‌ها می‌پرسید: شما چرا نماز می‌خوانید و اصلاً اعتقاد شما برای چیست؟

خواهر شهید در مورد تحول برادرش گفت: یک روز صبح زود، بلند شدم و دیدم که مادر و خواهرم دارند نماز می‌خوانند. برادرم ناخودآگاه رفت و به پای مادرم افتاد و شروع به بوسیدن چادر او کرد و از او خواست که او را حلال کند. سعید به مادرم می‌گفت: من خجالت می‌کشم که در روی شما و خواهرم نگاه کنم؛ چون شما تا الآن نماز می‌خواندید، اما من حتی یک رکعت هم نماز نخوانده‌ام در حالی که چند سالی است که به تکلیف رسیده‌ام. من در یک مسیر دیگری بودم و از امروز می‌خواهم مسیر خود را عوض کنم.

وی ادامه داد: به‌واقع هم همینطور شد. ما یک کابینت داشتیم که پر از نوار کاست بود. مادرم به سعید گفت: این نوار کاست را میان دوستانت پخش کن.

برادرم در پاسخ به او گفت: چرا این‌ها را میان دوستانم پخش کنم که کسی گوش کند و گناه آن به گردن من نوشته شود؟

آن روز سعید تمام این نوار‌ها را شکاند به طوری که تمام دستانش پر از تاول شد. همان روز به مسجد محله‌مان «باب‌النجاة» رفت و در آنجا ثبت نام کرد و واقعا هم مسیرش تغییر کرد. دوستان او که مذهبی بودند، همه می‌گفتند: اگر این‌ها بروند، همه شهید می‌شوند.

مادر شهید در پایان اظهار داشت: من یک پسر داشتم که آن را هم تقدیم کردم و اگر پسر دیگری هم داشتم، آن را هم به اسلام تقدیم می‌کردم.

 

 

منبع: دفاع‌پرس

خواندن 167 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/f714239526d247f01ba72774895414aa.jpg
کتاب « ب مثل بابا ع مثل عشق» به نویسندگی «فرانک ...
cache/resized/c0eb470bcee87c9607e9d980bedac252.jpg
کتاب «نارگول» مجموعه داستان‌های ترکی آذربایجانی ...
cache/resized/30ce90b265575319c4e20807f73088c9.jpg
مجموعه شعر دفاع مقدس با عنوان «سطری از رگ‌های ...
cache/resized/9b78be751016054d15384e51dce46f66.jpg
کتاب «پرواز با خورشید» سرگذشت پژوهی شهدای دهه اول ...
cache/resized/1d6bdd68195fd28182a7b5375c42b3a5.jpg
کتاب «پیام افق» مجموعه اشعار «میر داود خراسانی» ...
cache/resized/648e03a74b645c23d652f178eba18670.jpg
اکبری که نگارش «آخرین فرصت» را فرصت ناب زندگی‌اش ...
cache/resized/93f4eb7bff33a45e387b33707ce87cdd.jpg
امروز به مناسبت چهل و چهارمین هفته دفاع مقدس از ...
cache/resized/faf58c1d54b1975680b9c3141b6179d7.jpg
کتاب «بر مدار مد» بررسی تاثیر عوامل برترساز توان ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family