به گزارش خط هشت از اصفهان، دیار اصفهان از مردانگی و غیرت کم به خود ندیده است؛ از حماسه مردم اصفهان در ۲۵ آبان ۱۳۶۱ گرفته تا ۲۹ آبان ۱۴٠۱ و حضور بی‌نظیر مردم دیار نصف جهان در تشییع شهدای امنیت اما همان بلندگوهایی که خود را مبلغان آزادی بیان معرفی می‌کنند، در تلاش‌اند تا جای شهید و جلاد را عوض کنند.
-پرده اول: ۲۵ آبان ۱۳۶۱- اصفهان
خبر تشییع ۳۷٠ شهید، محله به محله، کوچه به کوچه و خانه به خانه پیچیده است؛ می‌گویند محله‌ای نیست که شهیدی نداشته و در سر در کوچه‌ای نیست، که حجله‌ای نصب نشده باشد.
از صبح، تابوت تک به تک شهدا در میان آن جمعیت عظیم، وارد میدان امام(ره) شد و از آنجا تا میعادگاه همیشگی، بر دست مردم غیور تشییع شد، اما همین مردم که قاسم‌های خود را تشییع کردند، بعد از ظهر همان روز علی‌اکبرهایشان را راهی جبهه‌ها کردند.
-پرده دوم: ۲۵ آبان ۱۴٠۱- اصفهان
۲ ماه از شروع اغتشاشات در کشور گذشته و بسیاری از خانواده‌ها لحظه‌ای آرام و قرار ندارند زیرا فرزندان‌شان، همان‌هایی که حتی در زمان آسایش ما، در میدان آماده به رزم هستند، در این روزها که شرایط به‌هم ریخته، پابه‌کارتر از همیشه نمی‌گذارند، خراشی بر چهره این خاک بیفتد.
حوالی نیمه شب ۲۵ آبان است که خبر وقوع یک حادثه تروریستی در محله خانه اصفهان و شهادت ۳ تن از مدافعان وطن، دست به‌دست می‌شود.
-پرده سوم: ۲۹ آبان ۱۴٠۱- اصفهان
این دیار از این دست تصاویر کم به خود ندیده است؛ می‌گویند این نسل، جنگ و انقلاب ندیده‌اند درست، ولی از دل همین انقلاب ندیده‌ها امثال این مدافعان امنیت سر در آوردند.
مردم اصفهان، در روز ۲۹ آبان در تشییع مدافعان امنیت‌شان حماسه بی‌نظیر دیگری رقم زدند و از همان روز، مطالبه خود یعنی برخورد بدون مسامحه با مسببان این اتفاق را اعلام کردند.
-پرده چهارم: ۱۹ دی ۱۴٠۱- اصفهان
کیفرخواست، دادگاه رسیدگی به اتهامات ۶ نفر از متهمان این پرونده در ۴ جلسه طی تاریخ‌های ۷، ۸ و ۱٠ دی ماه در دادگستری استان اصفهان برگزار شد که در فرآیند برگزاری دادگاه چهار نفر از متهمان دارای وکیل تعیینی بودند و دو نفر نیز به‌علت عدم معرفی وکیل تعیینی، از امکانات قانونی استفاده کرده و برای آن‌ها وکلای تسخیری در نظر گرفته شد و پس از برگزاری جلسات رسیدگی و بررسی مستندات و اخذ دفاعیات متهمان و وکلای آن‌ها، رای بدوی صادر شد.
صدور حکم اعدام برای ۳ نفر از متهمین این پرونده
براساس احکام صادره صالح میرهاشمی بلطاقی فرزند سید کاظم متهم ردیف اول پرونده به اتهام محاربه از طریق کشیدن سلاح کلت کمری، تشکیل و اداره گروه مجرمانه به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرائم ضد امنیت داخلی به اعدام و به اتهام عضویت و همکاری با گروهک منافقین به ۱٠ سال حبس تعزیری محکوم شد.
مجید کاظمی شیخ شبانی فرزند محمدرضا متهم ردیف دوم پرونده به اتهام محاربه از طریق کشیدن سلاح کلاشینکف به اعدام و برای اتهامات عضویت در دسته‌جات و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی به ۱٠ سال حبس تعزیری محکوم شد.
سعید یعقوبی کردسفلی فرزند کرمعلی متهم ردیف سوم پرونده به اتهام محاربه از طریق اقدام به کشیدن اسلحه و استفاده از کلت کمری به اعدام و برای اتهامات عضویت در دسته‌جات و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به ۱٠ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
امیرنصرآزادانی فرزند محمد متهم ردیف چهارم پرونده به اتهام عضویت در دسته‌جات غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور به ۵ سال حبس تعزیری، برای اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت به ۵ سال حبس تعزیری و برای اتهام معاونت در محاربه به تحمل ۱۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
سهیل جهانگیری فرزند عبدالحسین متهم ردیف پنجم پرونده از بابت اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به ۲ سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم شد.
برای جابر میرهاشمی فرزند هاشم متهم ردیف ششم این پرونده نیز حکم برائت صادر شده است.
در خصوص این افراد تروریست همین بس که سعید یعقوبی کرد سفلی ماجرا را این چنین شرح داد: شب اغتشاشات در خانه بودم که صالح به من زنگ زد و گفت که به نگهبانی خانه اصفهان بیا. در حین رفتن و در مسیر به مجید ( متهم ردیف دوم) زنگ زدم که او هم در مسیر آمدن به آنجا بود. زمانی که به محل رفتم دیدم که اغتشاش شروع شده است. در محل سهیل و صالح را دیدم. کمتر از ۱٠٠ نفر وسط معرکه و ۲٠٠ نفر نیز در حال تماشا بودند. در همین زمان ماموران آمدند و دیدم که مجید از زمین خاکی تیراندازی کرد. مجید اسلحه را روی یک خودرو گذاشته بود و تیراندازی می‌کرد.
بعد از این ماجرا به همراه مجید به یک کبابی رفتیم. در آنجا مجید از من خواست تا از وی فیلم بگیرم. در زمان فیلمبرداری صاحب کبابی ما را دید و فکر می‌کنم که صحبت‌های مجید را شنید. مجید از من خواست آنجا را ترک کنیم. مجید به من گفت که من را جایی ببر تا فشنگ بخریم، من که چند نفر را کشتم آب از سرم گذشته، بگذار همه را بکشم.
-پرده پنجم: ۱۵ بهمن ۱۴٠۱- اصفهان
رسانه‌های ضدانقلاب در این برهه زمانی در جدیدترین دروغ‌پراکنی خود مدعی شدند اعترافات مجید کاظمی متهم ردیف دوم حادثه تروریستی اصفهان تحت شکنجه بوده است، اما واقعیت ماجرا در ویدئوی منتشر شده نشان از چیز دیگری داشت.
-پرده ششم: از ۲۵ اردیبهشت ۱۴٠۲- ایران اسلامی
اخباری از صدور قطعی حکم اعدام متهمان اصلی خانه اصفهان متتشر شده و با انتشار این اخبار است که رسانه‌های به ظاهر مدعی آزادی بیان که در حوادثی مانند ۲۵ آبان، بر شهادت سه تن از مردان این خاک چشم بستند و عین خیال‌شان نبود، حس انسان‌دوستی‌شان فوران می‌کند(!) و نسبت به عدم اجرای احکام اصرار دارند، این اصرارها در حالی‌ست که همه ما شاهد اشک‌های مادران و پدرانی بودیم که صبح روز ۲۵ آبان، فرزندان خود را با هزار امید به خیابان فرستادند و شب، خبر شهادت آن‌ها به گوش‌شان رسید؛ همه ما اشک‌های دختری را دیدیم که در کنار تابوت پدر با اشک می‌گفت:«تو بهترین بابای دنیا هستی...»
-پرده ششم: از ۲۵ اردیبهشت ۱۴٠۲- ایران اسلامی
اخباری از صدور قطعی حکم اعدام متهمان اصلی خانه اصفهان متتشر شده و با انتشار این اخبار است که رسانه‌های به ظاهر مدعی آزادی بیان که در حوادثی مانند ۲۵ آبان، بر شهادت سه تن از مردان این خاک چشم بستند و عین خیال‌شان نبود، حس انسان‌دوستی‌شان فوران می‌کند(!) و نسبت به عدم اجرای احکام اصرار دارند، این اصرارها در حالی‌ست که همه ما شاهد اشک‌های مادران و پدرانی بودیم که صبح روز ۲۵ آبان، فرزندان خود را با هزار امید به خیابان فرستادند و شب، خبر شهادت آن‌ها به گوش‌شان رسید؛ همه ما اشک‌های دختری را دیدیم که در کنار تابوت پدر با اشک می‌گفت:«تو بهترین بابای دنیا هستی...»
پرده نهم: ۳٠ اردیبهشت ۱۴٠۲- توهم متوهمان
در روزهای پاییز و زمستان سال قبل به شکست فراخوان‌های همان‌هایی که قصد براندازی داشتند عادت کردیم و این بار هم از این قاعده مستثنی نبود؛ از زمان انتشار خبر اعدام، گروه‌ها و کانال‌های فضای مجازی فراخوان حمایت از قاتلان‌تروریست را سر دادن اما این بار هم خیالی خامی بیش نیست.
مردم ایران اسلامی، بار دیگر با عدم توجه خود به این فراخوان‌های مثلا گسترده ثابت کردند که غیرت ایرانی یعنی چه؟
-پرده دهم: ۳٠ اردیبهشت ۱۴٠۲- حمایت به چه قیمت؟
فیلمی عجیب منتشر می‌شود؛ همان گروهی که دستشان حداقل به خون ۱۷ هزار شهید ترور آلوده است، مدعی حمایت از سه قاتلی می‌شوند که خودشان به فجیع‌ترین اقدامات‌شان اعتراف کردند.
️عزاداری منافقین و شعارهایی که سر می‌دهند نشان از حمایت و خط‌دهی سازماندهی شده آن‌ها به جنایتکارانی است که به سزای اعمال خود رسیدند.
سانسور یا آزادی بیان؟
مدعی آزادی بیان‌اند به ظاهر، اعتقادشان این است که باید همه اخبار، وقایع و مطالب بدون سانسور به‌دست مخاطب برسد، اما ظاهرا حقایق صرفا همان مطالبی است خودشان می‌خواهند؛ این روزها، اینستاگرام، همانی که از حوالی ۱۳ دی ۱۳۹۸ هر صوت و تصویری که از حاج قاسم عزیز ما منتشر کردید، به بهانه تصاویر خشونت‌آمیز(!) حذف کرد، ویدئوهای مربوط به جانیان خانه اصفهان را نیز به سرعت حذف می‌کند تا شبکه‌های ماهواره‌ای و پلتفرم‌های آمریکایی بدون کمترین مزاحمتی جمع زیادی از مردم بی دفاع را با دروغ بمباران کنند و این بزرگ‌ترین فیلتر و سانسور جهان برای تحقق یک جنایت در میدان جنگ رسانه‌ای است، اما به رغم این محدودیت‌ها، همانطور که گفته شد، مردم در توئیتر با به راه انداختن هشتگ‌های مختلف، حضوری گسترده و فعال داشتند.
-پرده یازدهم: قصه غیرت
در این ماه‌ها همه‌چیز دست به دست هم داد تا تفاوت میان مرد و نامرد در میدان نبرد نظامی و رسانه‌ای مشخص شود و مردمان غیور این خاک، همان‌هایی که ریشه در روزهای پیش از انقلاب اسلامی دارند، فرزندان حاضر در حماسه‌هایی از جنس ۲۵ آبان ۱۳۶۱، به قصه غیرت، عینیت بخشیدند و نشان دادند وقتی سخن از غیرت ایرانی به میان است، با هیچ چیز و هیچ‌کسی شوخی ندارند.
منبع: فارس
