دانشآموز بسیجی که روی زانوی برادرش شهید شد
محمدعلی ابراهیمزاده میگوید: اواخر جنگ بود آن روز را فراموش نمیکنم و غم آن اشک و آه را مهمان چشمانم میکند، در یک آن برادرم را مقابل چشمانم از دست دادم، دشمن به سمت ما خمپاره زد، چند نفرمان شهید و مجروح شدیم، خمپاره به سر برادرم اصابت کرد و برادرم روی زانوی من شهید شد.
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.