چرا هزینه جشن عروسی شهید خرج تشییع او شد؟

دوشنبه, 28 تیر 1400 16:29 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

اما دست سرنوشت چیز دیگری برایمان نوشت و غروب همان روز خبر شهادتش را به ما دادند. سفر خرید عروسی را به سفر تشییع جنازه برادر تبدیل کرد.

 

به گزارش خط هشت، یک روز به همراه بهزاد برای زیارت اهل قبور به قبرستان خضر جهت فاتحه رفتیم، بعد از آن به مراسم یکی از فامیل های طایفه ای رفتیم. برادرم مرا مورد خطاب قرار داد و به من گفت: که داداش من می میرم و اگر مردم جایی از قبرستان را نشان داد و گفت که وصیت می کنم مرا اینجا خاک کنید. من آن لحظه این را به شوخی گرفتم. اما بعد از چند ماه بهزاد شهید شد. مطمئن هستم کسی که می خواهد بزرگ بمیرد، خداوند اورا بزرگ و عزیز کرده است، به طوری که قبلش از مردن خود هم خبر دارد.

روز ازدواج اش را تولد صاحب الزمان (عجل) انتخاب کرده بود و کل خانواده برایش برنامه ریزی و تدارک دیده بودند، با پدرم و خانواده همسرش هماهنگ کردیم تا کالاهای مورد نیاز عروسی را از منطقه چابهار که هم نزدیک محل خدمت شهید بود و هم اجناس مناسب تری داشت تهیه کنیم، به همین منظور از پایانه مسافربری بلیط تهیه کردیم، که فردایش به سمت چابهار حرکت کنیم، اما دست سرنوشت چیز دیگری برایمان نوشت و غروب همان روز خبر شهادتش را به ما دادند. سفر خرید عروسی را به سفر تشییع جنازه برادر تبدیل کرد.

یکی از همکارانش تعریف می کرد، قبل از عزام به این ماموریت سنگین، شهید ابدالی به ارایشگاه رفت و دوش حمام گرفتند و غسل شهادت نمود، گویا به او الهام شده بود.

***

پسرعموی و همکار شهید: در تاریخ 1380/2/25 بنده به همراه شهید ابدالی به خدمت مقدس در نیروی انتظامی درآمده و دو روز بعد جهت معرفی نمودن خود به آموزشگاه ثامن الائمه مشهد اعزام شدیم. به محض رسیدن به ما گفتن که بروید وپنج روز بعد یعنی در تاریخ 1380/3/5 خود را معرفی نمائید که من به شهید بهزاد ابدالی گفتم: به شهرستان خرم آباد برویم. که شهید به من گفت: این یک سعادت الهی است که در جوار امام غریب امام رضا (ع) هستیم این چند روز را در حرم امام رضا (ع) بسر می بریم.

شهید همیشه می گفت به عشق رهبر کبیر انقلاب اسلامی به نیروی انتظامی آمده ام. یک روز که برای زیارت به حرم امام رضا (ع) رفته بودیم. جناب آقای دکتر قالیباف جهت زیارت به مشهد و حرم امام رضا آمده بود و مشغول جارو کردن حرم مطهر بود. شهید همیشه می گفت من هم آرزوی نوکری امام رضا را دارم و از اینکه رهبر معظم انقلاب بعنوان فرماندهی معظم کل قوا هست و جناب دکتر قالیباف بعنوان فرمانده ناجا به خودم می بالم. شهید همیشه نوبت نگهبانی خود را در هنگام آموزشی طوری تنظیم می کرد که در آخر هفته روز 5 شنبه و جمعه جهت زیارت امام رضا مرخصی ساعتی گرفته و مشغول راز و نیاز با خدا و امام خود می شد. بعد از هفت ماه جهت ادامه خدمت به مرکز آموزش شهید بهشتی اصفهان آمد و جهت همکاری من و شهید را به یکی از کلانتریهای اصفهان در ایام نوروز فرستادند و وقتی مسافرین از شهید آدرس جایی را می پرسیدند و جواب می داد از خوشحالی می خواست پرواز نماید می گفت من نیروی انتظامی را به خاطر این دوست دارم که مستقیم با مردم سر و کار داری و اگر کسی مشکلی دارد می توانم انجام دهم. به عنوان یک ایرانی که در کشور خود در زیر پرچم مقدس مشغول انجام وظیفه هستم به خودم افتخار می کنم.

شهید بهزاد ابدالی همیشه از پدر و مادر خود صحبت می کرد و اینقدر با پدرش خوب بود که همیشه می گفت من با پدرم رفیق هستم و هر وقت پدرش را می دید دست او را می بوسید. در زمان آموزشی همیشه آرزو داشت که در مرزهای کشورمان ایران سربلند مشغول انجام وظیفه باشد و وقتی نوبت تقسیم بندی پرسنل جهت ادامه خدمت رسید و اسم ما را جهت ادامه خدمت به استان سیستان و بلوچستان درآمد گفت خدا من را دوست دارد که آرزوی مرا برآورده نمود که می خواهم بعنوان یک سرباز امام زمان (عج) در مرزهای جنوب شرق ایران مشغول انجام وظیفه باشم.

***

شهید مدافع وطن بهزاد ابدالی پانزدهم تیر ۱۳۶۱، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش حمزه علی، کارگر بود و مادرش نوردولت نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. گروهبان  دوم نیروی انتظامی بود. سال ۱۳۸۳ ازدواج کرد. هجدهم شهریور ۱۳۸۳، در چابهار بر اثر سانحه رانندگی و واژگون شدن خودرو به شهادت رسید. پیکر او را در مزار خضر زادگاهش به خاک سپردند.

***

روحش شاد و راهش پررهرو باد.

 

 

منبع: شهدای ناجا

خواندن 572 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...
cache/resized/f7feb7106320e4056d6f270bde631ff6.jpg
ماجرای فکر آوینی کتابی است با موضوع گفتارهایی در ...
cache/resized/9fbeadaffe6db7f248c99c58e4be83af.jpg
کتاب «همسایه حیدر» نوشته فاطمه ملکی با تحقیق بتول ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family