برگی از حماسه‌آفرینی گروه توپخانه ۶۳ به روایت یکی از رزمندگان این تیپ

روزی که طومار تانک‌های بعثی را درهم پیچیدیم

چهارشنبه, 29 فروردين 1403 14:59 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

به تطبیق گفتم همین مختصات را به سه آتشبار ۱۳۰ م. م جهت شلیک بدهید. چند دقیقه بعد ۱۲ قبضه توپ ۱۳۰ م. م و دو قبضه کاتیوشا به روی مرکز تجمع دشمن در حال شلیک بودند. با توکل به خدا گلوله‌ها یکی پس از دیگری در محل تجمع تانک‌های دشمن منفجر می‌شد

به گزارش خط هشت، نقش توپخانه سپاه و خصوصاً گروه توپخانه ۶۳ خاتم‌الانبیا (ص) به فرماندهی حاج حبیب‌الله کریمی در عملیات کربلای ۵ بسیار پررنگ بود و توانست تعداد زیادی از ماشین‌های زرهی دشمن را از بین ببرد. متن زیر خاطرات حاج‌رضا سلیمانی از نیرو‌های پیشکسوت گروه توپخانه خاتم‌الانبیا (ص) درخصوص عملیات کربلای ۵ است که از زبان او می‌خوانیم. 
 تک سنگین بعثی‌ها
در اثنای عملیات کربلای ۵ یک روز حدود ساعت ۱۰ صبح با حاج حبیب کریمی و محمد صادقی در قرارگاه تاکتیکی فرعی نشسته بودیم که در همین لحظه شنیدیم برادر یزدان زالی‌پولی (دیده‌بان مستقر در خط شرق دوئیجی) با تطبیق صحبت می‌کند و می‌گوید: عراق با تعداد زیادی تانک و نیرو تک کرده و احتمال شکسته‌شدن خط زیاد است. 
با شنیدن وضعیت منطقه با یک دستگاه موتور ۲۵۰ به همراه حاج‌قاسم یاسینی به سمت دیدگاه حرکت کردیم. منطقه بیش از حد شلوغ بود. آتشبار‌ها و ادوات خودی و دشمن با شدت هرچه تمام‌تر شلیک می‌کردند. با موتور در جاده خاکی پردست‌انداز پیش می‌رفتیم. در همین حال گلوله توپ یا خمپاره‌ای سمت چپ و راستمان منفجر می‌شد و ترکش‌هایش با صدای فِر فِر از کنارمان رد می‌شد. یک ربع بعد رسیدیم. بچه‌ها درگیر بودند و تعدادی مجروح و شهید پشت خاکریز افتاده بودند. 
 
 یک دشت تانک دشمن
به اتفاق حاج قاسم وارد دیدگاه شدیم، برادر یزدان پشت دوربین بود و درخواست گلوله کرده بود، ولی از بس منطقه شلوغ بود محل اصابت گلوله‌های درخواستی را پیدا نمی‌کرد. با ورود ما به دیدگاه، یزدان به آتشبار مأموریت تمام داد. پشت دوربین که قرار گرفتم، دیدم یک دشت تانک دشمن روبه‌روی ما در فاصله ۲۰۰ متری مستقر و در حال شلیک هستند. 
گرد و خاک ناشی از شلیک تانک‌ها دید منطقه را محدود کرده بود. حجم شلیک گلوله‌های توپ، کاتیوشا و ادوات خودی خیلی زیاد بود. گوشی بیسیم را برداشتم و با تطبیق تماس گرفتم، مختصات مرکز تجمع تانک‌های دشمن را جهت شلیک به تطبیق دادم و برای اینکه محل انفجار موشک‌ها را پیدا کنم، سه موشک کاتیوشا درخواست کردم. مختصات درخواستی حدود ۵۰۰ متری دیدگاه خودمان بود، تطبیق که متوجه شد من در دیدگاه هستم، بدون معطلی و سؤال و جواب مختصات درخواستی را به آتشبار داد و دست ما را گذاشت در دست آتشبار. 
 
 تصحیحات هزار به راست!
چند دقیقه بعد سه موشک کاتیوشا شلیک شد. من و یزدان و حاج‌قاسم هرچه دوربین چرخاندیم، محل انفجار موشک‌ها را پیدا نکردیم. سه تای دوم را درخواست کردیم. موشک‌ها شلیک شد، اما باز هم محل انفجار گلوله‌ها را پیدا نکردیم. از سمت چپ منطقه که مملو از دود و گرد و خاک بود صدای انفجار موشک‌ها را شنیدیم. تصحیحات هزار به راست را دادیم (از اصطلاحات دیده‌بانی و توپخانه) و سه موشک دیگر درخواست کردیم. به حمدالله انفجار سه تا موشک سوم را پشت تانک‌های دشمن دیدیم. 
با تصحیحات ۸۰۰ کم، سه تا موشک دیگر درخواست کردیم. چند دقیقه بعد انفجار سه موشک را بین تانک‌های دشمن شاهد بودیم. به تطبیق گفتم همین مختصات را به سه آتشبار ۱۳۰ م. م جهت شلیک بدهید. چند دقیقه بعد ۱۲ قبضه توپ ۱۳۰ م. م و دو قبضه کاتیوشا به روی مرکز تجمع دشمن در حال شلیک بودند. با توکل به خدا گلوله‌ها یکی پس از دیگری در محل تجمع تانک‌های دشمن منفجر می‌شد. در کمتر از نیم ساعت وضعیت منطقه تغییر کرد و ورق به نفع ما برگشت. ستون‌های دود و آتش ناشی از انفجار تانک‌ها از چند نقطه به آسمان می‌رفت. به تطبیق اعلام کردیم این مختصات را برای مواقع ضروری به نام ذوالفقار ثبت کنید و همین‌طور به شلیک‌ها ادامه بدهید تا اطلاع بدهیم. 
من و حاج قاسم که دیدیم وضعیت خط از آن حالت شکنندگی خارج شده، ادامه مأموریت را به یزدان سپردیم و برگشتیم قرارگاه تاکتیکی در پنج ضلعی. وارد قرارگاه که شدیم، یزدان داشت با تطبیق صحبت می‌کرد و می‌گفت دست شما درد نکند با هر درخواست ثبتی ذوالفقار چهار پنج تا تانک میره روی هوا و... حاج حبیب با تبسم خاصی که که نشان‌دهنده رضایتش بود مکالمات را گوش می‌کرد. گزارش وضعیت خط را به حاج حبیب دادم و به سمت تطبیق اصلی حرکت کردیم.
 
 
 
 
خواندن 43 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family