خاطره‌ای از یک مدافع حرم عراقی گفت‌و‌گو با محمود محمودی

رزمنده اهل سنتی که مقتدایش آیت‌الله سیستانی بود

پنج شنبه, 24 فروردين 1402 13:15 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

متن زیر خاطره‌ای از یک رزمنده مدافع حرم عراقی است که برای جنگ با تکفیری‌ها به کشور سوریه رفته بود. با آنکه کشور عراق در آن مقطع خود درگیر فتنه داعش بود، اما جوانان غیرتمند این کشور هم در کشور خودشان و هم در سوریه با تکفیری‌ها به مبارزه می‌پرداختند. خاطره زیر را از زبان محمود محمودی از رزمندگان دفاع‌مقدس و مدافع حرم می‌خوانیم.

به گزارش خط هشت، سال ۹۴ به اتفاق جمعی از رزمندگان مدافع حرم در کنار شهرک الحاضر که حد فصال حلب به ادلب قرار داشت، استقرار پیدا کرده بودیم. بومی‌ها به جایی که ما حضور داشتیم تل الحاضر می‌گفتند. یک تپه‌ای بود که دور تا دور آن نیرو‌های مدافع حرم از ملیت‌های مختلف استقرار داشتند.
یک روز سردار عرب‌پور به ما مأموریتی دادند. من و تعدادی از بچه‌ها رفتیم و این مأموریت را انجام دادیم. شب در آنجا ماندیم و صبح زود که می‌خواستیم برگردیم، خبر رسید که سردار گفته‌اند، بهتر است تا ظهر بمانید و کار‌های دیگری انجام بدهید. خلاصه ما ماندیم و بعد از انجام کار‌ها دو ساعتی زمان داشتیم. بچه‌ها گفتند، چون تا صبح نخوابیده‌ایم، این دو ساعت را استراحت کنیم.
آن‌ها استراحت کردند و من دلم نیامد بخوابم. پیش خودم گفتم الان که نزدیک تل الحاضر هستیم، بهتر است به آنجا سری بزنم و اگر رزمندگان مدافع حرم از کشور‌های دیگر را دیدم با آن‌ها ملاقاتی داشته باشم و گپی بزنم. قبلاً وقتی با این رزمنده‌ها صحبت می‌کردم، مطالب خوبی دستگیرم می‌شد و، چون در ایران روایتگری می‌کنم، به اصطلاح خوراک خوبی برای روایتگری به دست می‌آوردم.
بچه‌های رزمنده دور تا دور این تپه سنگر زده بودند. تک‌تک رفتم و به سنگر‌ها سر زدم. با مدافعان حرم که ملیت‌های مختلفی داشتند، حرف زدم و واقعاً استفاده بردم. دم ظهر به سنگر بچه‌های عراقی رسیدم. خوش و بشی کردم و سراغ فرمانده‌شان را گرفتم. یک جوانی را به من معرفی کردند که هیکل ورزیده و قوی داشت.
وقتی با این جوان وارد گفتگو شدم، دو نکته در صحبت‌هایش توجهم را جلب کرد. یکی اینکه اصرار داشت از آیت‌الله سیستانی یاد کند و نامی ببرد و دوم اینکه وقتی صحبت از دفاع از حرم می‌شد، سینه‌اش را سپر می‌کرد و می‌گفت مگر ما مرده‌ایم که داعش به سمت حرم آل‌الله برود و آنجا را ویران کند.
صحبت‌های ما با این جوان تا اذان ظهر طول کشید. وضو گرفتیم برای نماز خواندن. بچه‌ها پتو‌هایی را روی زمین پهن کردند تا روی آن‌ها قامت ببندیم. آن جوان اصرار داشت که من پیش نماز بایستم، ولی من گفتم اینجا شما فرمانده هستید و باید خودتان بایستید و ما به شما اقتدا کنیم.
جوان ایستاد و تا قامت بست، دیدم دستش را به سبک اهل سنت روی شکمش گذاشت و شروع کرد به نماز خواندن. زیر چشمی نگاهش کردم، دیدم بین رزمنده‌های عراقی، چند نفر دیگر هم اهل سنت هستند و با دست‌های بسته نماز می‌خوانند، خیلی تعجب کردم. چون ما اینجا آمده بودیم تا از حریم اهل‌بیت دفاع کنیم. می‌دانستم اهل سنت به خاندان پیامبر احترام زیادی قائل هستند، اما آنقدر که بیایند و در این مسیر بجنگند و احیاناً شهید بشوند، موضوعی بود که تعجب من را برانگیخت.
بعد از اتمام نماز از ایشان پرسیدم که شما سنی هستید؟ گفت بله من سنی هستم و اهل سامرا. مگر اشکالی دارد؟ گفتم نه خیلی هم خوب که اینجا آمده‌اید، اما مگر شما حضرت‌زینب (س) را قبول دارید؟ یک تأملی کرد و گفت ما که نمی‌توانیم به عربستان برویم و مقابل وهابیت از رسول‌الله (ص)‌دفاع کنیم، اما اینجا می‌توانیم از اولاد پیغمبر و حریم‌شان دفاع کنیم. حضرت زینب (س) نوه گرامی پیامبر است و بر ما واجب است که از حرم ایشان در برابر تکفیری‌ها دفاع کنیم.

 
 
خواندن 131 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family