عاشقان آذربایجانی سردار: مثل «حاج قاسم» پشت انقلاب و رهبرمان می‌مانیم

پنج شنبه, 14 دی 1402 11:31 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

همسر شهیدی که به دست پان‌ترک‌ها آسمانی شد، گفت: دشمنان عزیزان ما را شهید می‌کنند تا ما را درگیر کنند، اما فکر نمی‌کنند که ما به هیچ وجه عقب نمی‌نشینیم، تا آخر پای انقلاب و رهبری هستیم و راه سردار سلیمانی را ادامه می‌دهیم.

به گزارش خط هشت، اینجا گلزار بین المللی شهداء و این خیمه بخشی از فضای روح‌بخش و بهشتی کرمان است، قطعه‌ای که چهار سالی‌ست زیارتگاه شده و میزبان عاشقانی از ۷۰ کشور دنیا است.

چهار سال پیش، زمانی که فرمانده غیور محور مقاومت و بزرگمرد عرصه مبارزه و دفاع به شهادت رسید و در این مکان آرام گرفت، بسیاری از دلها نیز روانه این سرزمین شد و تا همیشه در جوار سردار باوفا باقی ماند.

امشب هم در شب شهادت آن باوفای روزگار گرد هم جمع شدیم تا خدماتش را پاس داشته و برای نبودنش سر روی شانه‌های هم بگذاریم و اشک بریزیم. 

مزار حاج قاسم زیارتگاه عاشقان از سراسر کشور

عاشقان آذری سردار

زیر خیمه و درست رو‌به‌روی مرقد آسمانی حاج قاسم نشسته بودم که جمعی از آذری‌ها را دیدم، خانم‌هایی که از آذربایجان غربی و شهرستان ارومیه آمده و از خانواده‌های پر افتخار شهداء بودند.

با نادره شاکرحق گفت‌وگو کردم، همسر شهید صادق‌زاده از کسانی که توسط پانترک‌ها به شهادت رسید.

رؤیای صادقه همسر شهید در شب شهادت سردار دلها

شاکرحق اظهار داشت: «وقتی حاج قاسم شهید شد، خیلی حال بدی داشتم، شب قبلش همسرم را خواب دیدم که از دل یک مکان شیشه‌ای و از درون خاک بیرون آمد، تعجب کردم و گفتم: تو شهید شدی، اینجا چه می‌کنی؟

امشب فرمانده همه ما شهیدان می‌آید

گفت: امشب فرمانده همه ما شهیدان می‌آید، ما مهمان داریم. وقتی خبر شهادت سردار را شنیدم، تعبیر خوابم را متوجه شدم.

در این ۴ سال خیلی دلم می‌خواست به کرمان بیایم و مزار حاج قاسم را از نزدیک ببینم تا اینکه امسال به آرزویم رسیدم.

شیشه‌های بیت الزهرا(س) برایم آشنا بود

وقتی به بیت‌الزهرا(س) رفتیم، شیشه‌های آنجا همانی بود که شب شهادت سردار در خواب دیدم که همسرم از درون آن بیرون آمد.

این موضوع احساس غریبی را در من زنده کرده که بعد از چند روز، هنوز به آن فکر می‌کنم.

سعادت دیدن مزار حاج قاسم خیلی سخت نصیبم شد، خودش دعوتمان کرد، روزهایی را در کرمان و در کنار مزار حاج قاسم گذراندم را نمیدانم چطور بیان کنم».

همسرم شهید بزرگی است

او به شهادت همسرش پرداخت و با اشاره به اینکه شهادت لیاقت او بود، گفت: همسر من به پای حاج قاسم نمی‌رسید، اما انسانی بسیار خوب و شهیدی بزرگ است.

به هیچ وجه عقب نمی‌نشینیم

دشمنان عزیزان ما را شهید می‌کنند تا ما را درگیر کنند، اما فکر نمی‌کنند که ما به هیچ وجه عقب نمی‌نشینیم و تا آخر پای انقلاب و رهبر انقلاب هستیم و راه سردار سلیمانی را ادامه می‌دهیم.

 حاج قاسم دعوتم کرد

خواهرش لیلا هم از آمدن به کرمان ذوق دیگری داشت و این حضور را دعوت رسمی حاج قاسم می‌دانست.

او نیز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس شهادت حاج قاسم را جزو غم‌انگیزترین اتفاق‌های کشور خواند و بیان کرد: آن روز دایی همسرم مریض بود و به عیادتش رفته بودیم، ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه گوشی‌ام را باز کردم و متوجه شدم که سردار سلیمانی شهید شده است، روز خیلی تلخ و خیلی بدی بود.

 از بدبختی من این بود که سردار را تا قبل از شهادتش نمی‌شناختم

وی عنوان کرد: از بدبختی من این بود که سردار را تا قبل از شهادتش نمی‌شناختم، اما در آن روز خیلی سوختم، قدم به قدم تشییع پیکرش را از تلویزیون دنبال و با آن گریه کردم.

مردم آذربایجان حاج قاسم را دوست دارند

شاکرحق از ارادت مردم آذربایجان غربی به حاج قاسم سخن به میان آورد و افزود: سردار سلیمانی نابودکننده داعش بود و در دل همه مردم کشور نشسته است، مردم آذربایجان غربی هم او را دوست دارند و می‌خواهند به مزارش سر بزنند.

حضورم در کرمان یک معجزه بود

او ‌حضورش در کرمان را یک معجزه دانست و گفت: همسرم خیلی حساس است و در ۳۱ سالی که با هم زندگی کردیم هیچ وقت اجازه نداد تنهایی سفر بروم، وقتی بحث سفر به کرمان و مزار حاج قاسم پیش آمد به خواهرم گفتم محمد که اجازه نمی‌دهد، او همان موقع به تلفنم زنگ زد و خواهرم ماجرا را گفت، همسرم هم بدون هیچ مخالفتی گفت اگر می‌خواهد به کرمان برود من مشکلی ندارم.

وی ادامه داد: حاج قاسم خودش مرا دعوت کرد و فکر می‌کنم این دعوت به حاجتم ارتباط داشته باشد.

همسر شهید شکوه اللهی در گلزار شهدای کرمان

حاج قاسم دوستدار خانواده‌های شهدا بود

مِی‌رَم همسر شهید علی شکوه‌اللهی نیز از استان آذربایجان غربی آمده بود، او هم هنوز بعد از ۴ سال داغدار حاج قاسم بود و در گفت‌وگو با خبرنگار فارس، عنوان کرد: حاج قاسم آبروی ایران و دوستدار خانواده‌های شهدا بود.

حاج قاسم شفاعتم کن!

وی اضافه کرد: آرزویم این بود که به کرمان بیایم، یک‌ونیم روز در راه بودم و به این امید آمدم که از حاج قاسم بخواهم شفاعتم کند و برای عاقبت‌بخیری فرزندانم و همه جوانان کشور دعا کند.

 

 

منبع: فارس

خواندن 35 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/5f0c2fde1443275108fe3c7784dd51dc.jpg
کتاب «خونین شهر تا خرمشهر» سه فصل دارد: فصل اول ...
cache/resized/ae368b4fe1dcf13bbe5dfb823cce4597.jpg
کتاب «مرزبانان عاشورایی» در مورد شهدای شهرستان ...
cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family