شهید

سید صدرالدین فاضلی

چهارشنبه, 20 تیر 1397 11:58 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بیست ویکمین روز از ماه آذر فصل زیبای پاییز بود سید کامل فاضلی وسیده سوسن رزاق زاده بعداز داشتن سه فرزند  انتظار به دنیا آمدن چهارمین فرزند خودرا می کشیدند . فصل سرد پاییز 1337روستای آلهاشم شهرستان خلخال با تولد یکی از سربازان هشت سال دفاع مقدس انقلاغب اسلامی گرمی بی شائبه ای به خود گرفت .

 

زندگينامه: 

شهید سید صدرالدین فاضلی
بیست ویکمین روز از ماه آذر فصل زیبای پاییز بود سید کامل فاضلی وسیده سوسن رزاق زاده بعداز داشتن سه فرزند  انتظار به دنیا آمدن چهارمین فرزند خودرا می کشیدند . فصل سرد پاییز 1337روستای آلهاشم شهرستان خلخال با تولد یکی از سربازان هشت سال دفاع مقدس انقلاغب اسلامی گرمی بی شائبه ای به خود گرفت .
نام این کودک را پدر ,,صدرالدین ,,گذاشت شاید وحتما می خواست این پسرش یکی از پیش تازان عرصه دفاع از دین باشد و چه زیبا این آرزو محقق شد .
دوران پرشور کودکی صدر الدین در محیط زیبا وسرسبز روستای آلهاشم که همگی در آن روستا افتخار انتساب به خاندان اهل بیت پیامبر(ص ) را برپیشانی خود دارند باشور وحال کودکانه ودر دامان پر مهر ومحبت پدرو مادر سپری شد  .
مسیری که صدر الدین از خانه تا مدرسه طی می کرد سرسبز بود وبا طراوت اما در متن این طراوت زیبای مسیر مقبره امام زاده ای از اولاد امام موسی کاظم (ع)قرار دارد به نام ,, امیر نعمت اله شهید ,, وخواه ناخواه دانش آموزان معصوم وکوچک ابتدایی را جذبه ای بود مطابق فطرت الهی خویش که از انوار قدسی این امامزاده بزرگوار وشهید بهره مند گردند چرا که اهالی روستا در تمام امورات خویش ودر مناسبتهای مختلف مفتخرا ازاین آستان قدسی بهره ها جسته وبرکت نان سفره خود می نمودند ، چه برسد به کودکان که همراه با الفبای درسی سواد ، الفبای معنویت وشهادت را می آموختند .
چون در روستا فقط تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه تحصیل ممکن بود ، صدرالدین نیز تا پایان مقطع ابتدایی تحصیل نمود وبدلایل مختلفی من جمله مشکلات مالی وعدم وجود سایه محبت بار پدر ومادر برسرش از تحصیل باز ماند چرا که وی شش ساله بود که پدرش را از دست داد ودو سال بعد از فوت پدر ، مادرش نیز دار فانی را وداع گفت واین ضایعه عظیمی برای صدر الدین هشت ساله بود که تحمل آن ضایعه کار بس بزرگی بود .
صدر الدین بعد از فوت پدر ومادر در دامان  یکی از برادرانش پرورش یافت و این زمان مصادف بود با زمان تحصیل ایشان در دوران ابتدایی که توانست علیرغم وجود لطمات روحی وفشارهای مختلف  با موفقیت این  مقطع را در سال 1348 به پایان برساند .
روحیه استقلال طلبی صدرالدین باعث شد تا ایشان به خاطر اینکه بتواند  هم بخشی از هزینه های زندگی خویش را تامین نموده وهم کمک کار برادر خود باشد در سن دوازده سالگی در مغازه جوشکاری در شهر خلخال به شاگردی مشغول شود ومدتی را در آنجا سپری نماید .
بعد از گذشت مدت زمانی صدرالدین به شهر بندر عباس سفر نمود ومدتی در آنجا مشغول به کار شد سپس در سال 1355 با توجه به فرارسیدن زمان انجام  خدمت  نظام وظیفه   ، لباس خدمت به وطن را به طن نمود ه وبه سربازی اعزام گردید .
مدت زیادی از سپری شدن زمان خدمت وظیفه نگذشته بود که ایشان بدلیل عدم در قید حیات بودن والدین ، از انجام خدمت وظیفه معاف گردیده  وبه خانه مراجعت نمود ولی چون صدرالدین لحظه ای از اوقات خویش را به بطالت سپری نمی نمود واز بچگی با سختی وتلاش وکار الفت دیرینه داشت ، مجددا برای پیداکردن کار مناسب به شهر مسجد سلیمان رفته وبه کار مشغول گردید .
گذشت زمان ووجود مسایلی مانند حوادث انقلاب باعث شد که مجددا صدرالدین به خلخال مراجعت نموده  وجهت شرکت در مراسمات وتظاهرات وراهپیماییها ی قبل از انقلاب اهتمام می ورزید .
تیر ماه سال 1358 بود که ایشان  با توجه به سنت حسنه نبوی تصمیم به ازدواج گرفته وبا خواهر زن دایی خویش ، تشکیل زندگی مشترک می دهد . مراسم ازدواج او بسیار ساده وبدور از سور وسات عروسی بود ، عاقد در منزل پدر عروس صیغه عقد را جاری ساخته وصدرالدین وهمسرش با خوردن شیرینی پذیرای  زندگی مشترک شدند  .
اول زندگی با مستاجری در خانه دایی خویش وبا سادگی وبی پیرایگی وبدور از تجملات روز مره  وبا وجود رابطه صمیمی صدرالدین با همسر خویش شروع گردید ، مخارج زندگی این خانواده دو نفره را صدرالدین از طریق کار در جوشکاری تامین می کرد ، در آمد خوبی داشت وتوانست با پشتکار خود یک قطعه زمین خریده تا خانه ای بر روی آن احداث نماید .
علاقه وافر  صدرالدین به انقلاب ودفاع از مرزو بوم وطن اورا برآن داشت تا آن کارگاه کوچک جوشکاری را که تنها منبع تامین در آمد برای خانواده بود ، رها کرده وبه عنوان بسیجی داوطلب جهت اعزام به جبهه در پایگاه مقاومت محل ثبت نام نموده ودر سال 1361به عنوان یکی از امدادگران لشگر 31عاشورا به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردد .
ایشان پس از حضور یکماهه در جبهه  وانجام ماموریت محوله به نحو احسن که عبارت بود از خدمت به رزمندگان مجروح  ، سرانجام [ بنا به احتمال قوی ] در تاریخ 18/11/1362در منطقه شمال فکه در عملیات غرور آفرین والفجر مقدماتی به لقاء الله پیوست .
از نحوه وکیفیت وتاریخ شهادت ایشان خبرهای متفاوتی وجود دارد چراکه هنوز هم قبر این شهید مفتخر به پذیرش پیکر پاکش نشده وصرفا وجود آن مزار کنار امامزاده آلهاشم خلخال یادبودی است برای تسکین دلهای مشتاق ، چرا که صدرالدین مفقودالجسد گردیده وشاید پیکر مطهر او در جمع صدها شهید گمنا می است که هویت خاکی شان شناسایی نگردیده وبه مقام ,,فناء فی الله ,, مفهوم حقیقی بخشیدند

خواندن 1278 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/5f0c2fde1443275108fe3c7784dd51dc.jpg
کتاب «خونین شهر تا خرمشهر» سه فصل دارد: فصل اول ...
cache/resized/ae368b4fe1dcf13bbe5dfb823cce4597.jpg
کتاب «مرزبانان عاشورایی» در مورد شهدای شهرستان ...
cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family