به گزارش خط هشت؛ پدرش ستار و مادرش خانم ناز نام داشت که هر دو از نعمت سواد محروم بودند و به همین خاطر شهید گرانقدر نیز دارای سواد قدیم بود. مجید دومین فرزند از یک خانواده 6 نفری بود پدر شهید با شغل مغازه داری مخارج خانواده را تأمین می کرد ومادر شهید علاوه بر کارهای خانه وظیفه تربیت چهار فرزند را بر عهده داشت .
وضع اقتصادی خانواده درحد متوسط بود . و مجید چون درس نخوانده بود از همان نوجوانی در قهوه خانه مشغول به کار شد وتوانست بعد از مدتی برای خودش یک مغازه تهیه کند .
به گفته همسر شهید مجید به خانواده اش احترام خاصی قائل بود و برادرانش را بسیار دوست می داشت ودر میان خویشاوندان و همسایگان نیز به مهربان بودن معروف بود .
مجید در زمان انقلاب در راهپیماییها و تظاهراتی که بر علیه رژیم طاغوت برگزار می شد شرکت می کرد و حضور فعال داشت .
وقتی که شهید به سن 27 سالگی رسد خانم عزیزه بالامیرزائی را به همسری خود انتخاب کرد و زندگی مشترکشان را در تاریخ 5/8/1339 شروع کردند . همسر شهید می گوید در مدت 27 سال زندگی مشترکی که با شهید گرانقدر داشتم حتی یک بار هم نشد که ناراحتی میان ما بوجود بیاید وهمیشه با فدارکاریها و مهربانی های مجید مشکلات خانه و خانواده حل می شد.
حاصل ازدواج مجید با همسرش 3 دختر و2 پسر بود یکی از پسران مجید به نام عوض ستاری اقدم نیزدر زمان جنگ تحمیلی به شهادت رسیده است .
عوض چهارمین فرزند خانواده بود وقتی در زمان جنگ تحمیلی برای رفتن به جبهه از پدرش اجازه خواست پدرش با آغوش باز موافقت خود را برای رفتن به جبهه اعلام می کرد و شهید عوض در تاریخ 23/8/1341 به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
همسر شهید می گوید : موقعی که عوض به شهادت رسید من (مادرشهید) بسیار ناراحت بودم وهمیشه گریه می کردم مجید همیشه مرا دلداری می داد و به صبر و شکیبایی دعوت می کرد ومی گفت ما او را در راه اسلام قربانی داده ایم بنابراین جایی برای ناراحتی وجود ندارد باید شاد بشی که قربانی ما قبول شده است.
در طول جنگ تحمیلی در اثر بمباران نیروهای بعثی به شهر اردبیل در تاریخ 21/12/1366 مغازه مجید ستاری اقدم مورد اصابت بمب هواپیما قرار گرفت و مجید در اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت فاطمه درکنار فرزند دلبندش به آغوش خاک سپرده شد .
روحش شاد و یادش گرامی باد.
