روایت‌هایی از ایثار همسر شهید «عابدینی»؛

‌نمی‌خواهد نگرانم باشی، برو شهید شو!

دوشنبه, 28 آذر 1401 14:31 اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

همسر شهید مدافع حرم «عابدینی» با بیان خاطراتی به شرح حال و هوای خود و همسر شهیدش قبل از اعزام به سوریه برای دفاع از حریم آل‌الله پرداخت.

 

به گزارش خط هشت، همسر شهید مدافع حرم «علی عابدینی» درباره روز‌های اعزام همسرش به خط مقدم مبارزه با داعش اظهار داشت: از اوضاع سوریه باخبر بودم، اما نمی‌دانستم می‌خواهد برود. عادت نداشت وقتی می‌خواهد جایی برود به من زود بگوید، معمولاً می‌گذاشت نزدیک رفتن به من خبر می‌داد. خیلی از رفتنش ناراحت بودم، اما با خودم می‌گفتم: شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود!

وقتی این‌ها را به خودش هم گفتم، خیلی خوشحال شد. دفعه اول تا زمانی که به تهران برگشت نمی‌دانستم زخمی شده است. بعد از آمدنش خبر دادند به بیمارستان رفته و حالش خوب شد. علی واقعاً خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می‌شناسم.

نمی‌خواهد نگرانم باشی، برو شهید شو!

دفعه دوم که می‌خواست به سوریه برود مخالفت کردم، اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب (س) و گفتم برو. گفت: خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می‌دهی و می‌گویی برو. این در حالی بود که همسر بعضی از مدافعان حرم خبر نداشتند، اما من می‌دانستم همسرم به سوریه می‌رود. روزی به من گفت: اگر من شهید شوم تو چکار می‌کنی؟ نگاهی به او انداختم و گفت: نمی‌خواهد نگران من باشی، خدا مواظب من است!

تلگرامی که بد خبر بود

جمعه صبح ساعت ۱۰ صبح بود که نرگس سادات در تلگرام عکس علی را دید. آن قدر شوکه شد که ناگهان جیغ بلندی کشید. پدرشوهرش با ترس پیش او آمد و وقتی متوجه شد سعی کرد که عروسش را آرام کند و گفت: این‌ها همه فتوشاپ است. اما بعد از تماس با سپاه فهمید که او دیگر همسر یک شهید شده است.

تبرکی که علی از داعشی‌های چچنی گرفت!

علی همیشه سعی می‌کرد از خودش دل و جرأت نشان دهند تا روحیه نیروهایش حفظ شود. در خط مقدم مبارزه با داعشی‌های چچنی، توسط تک‌تیرانداز آن‌ها زخمی شد. علی ماشین آن‌ها را به رگبار بست و توانست تعدادی از تروریست‌ها را زمین‌گیر کند. بعد از مدتی علی چفیه سرش را باز کرد و به دور دستش که زخمی شده بود، بست و با دست دیگر به تیراندازی‌اش کرد. هر لحظه ممکن بود بیهوش شود. دوستش از او پرسید: علی چی شده؟ علی گفت: چیزی نیست، تبرک گرفتم. بعد هم بیهوش شد. وقتی چشمانش را باز کرد در بیمارستان حلب بود.

درباره شهید 

شهید مدافع حرم «علی عابدینی» در ۲۵ مرداد ۱۳۶۵ در شهرستان فریدونکنار به دنیا آمد. او در لشکر ۲۵ کربلا مازندان مشغول خدمت شد. شهید علی عابدینی برای اولین بار سال ۱۳۹۴به عنوان مدافع حرم راهی سوریه شد. او در ۱۷ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۵ در شهر خان طومان از توابع حلب سوریه به همراه ۱۲ یار دیگر او به فیض شهادت نائل آمد. از این شهید یک فرزند پسر به نام «امیر محمد» به یادگار مانده است.

 

 

منبع: دفاع‌پرس

خواندن 147 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...
cache/resized/1394b05dc2b6e8a5cca087b66a029622.jpg
«یاقوت سرخ» عنوان کتابی است که در آن، زندگی نامه ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family