با هر جمله مادر شهید، اشک‌های چشم مرد خانه که روایت شهادت فرزندش را از زبان همسرش مرور می‌کند جاری می‌شود. همه حواسم به پیرمرد غیور این خانه است. چه سخت است همه ثمره زندگی‌ات را راهی کنی و حالا چشم‌انتظار آمدن رد و نشانی از اسارت یا شهادتش باشی

یک‌بار در خلال یک حادثه، هر دو پای پسرم محمود که آن موقع سه سالش بود، زیر آوار ماند و له شد. من آن موقع حین خدمت بودم که خبرم کردند و به خانه آمدم. محمود هشت ساعت در اتاق عمل بود و مدت‌ها درگیر دوا و درمانش بودیم. همین اتفاق کافی بود تا همسرم از من بخواهد به تهران برگردیم، اما ایشان ایستاد تا من هم در انجام وظایفم ثابت قدم باشم

من در عملیات والفجر ۸ همرزم برادر سیدجعفر بودم، اما قبل از شهادت ایشان به‌شدت مجروح شدم. من با خط‌شکن‌ها رفته بودم. فکر می‌کنم هفته اول عملیات بود که ترکش خوردم و مجروح شدم و کل بدنم سوخت. بیهوش شدم و به بیمارستانی در اصفهان منتقل شدم. برادرم صبح روز ۱ /۱۲/ ۶۴ برای شناسایی و استقرار موشک‌ها و آرایش جنگی برای دفع پاتک‌های عراق رفته بود که حین شناسایی با اصابت تیر مستقیم تانک به سرش شهید شد

خاطرم هست در عملیات کربلای ۵ در یک صحنه یک خمپاره ۱۲۰ وسط هفت، هشت نفر از نیرو‌ها خورد و تعدادی از بچه‌ها یکجا شهید شدند. نیرو‌های تفحص چه زمان جنگ و چه پس از جنگ با خطرات زیادی روبه‌رو بودند

محمود ۱۹ دی ۶۵ در عملیات کربلای ۵ شهید شد و سردار محمد موافق نیز ۱۴ تیر ۶۶ در کسوت فرمانده گردان مسلم حین آزاد‌سازی قله ماووت کردستان آسمانی شد. گفت‌و‌گوی ما با برادر و همرزمان دو شهید را در پیش دارید.

بعد از شهادت حاج‌قاسم پسرم حال خوبی نداشت و به گفته خانواده‌اش حتی نمی‌خندید. یک شب یکی از دوستان ایرانی به همراه همسرش به منزل‌مان در سوریه آمده بودند. حاج‌اصغر دو ساعت با آن‌ها درباره حاج‌قاسم حرف زد و گریه کرد. بعد از این صحبت‌ها همسر دوست اصغر پیش من آمد و گفت از حرف‌ها و حال و هوای شوهرت پیداست که شهید می‌شود.

محمد به جد پیگیر کار‌های اعزامش بود. هرچه به او می‌گفتم برو سر کار و خودت را مشغول کن می‌گفت من برای کسب درآمد و پول به اینجا نیامدم. هیچ اطلاعاتی هم به من نمی‌داد. نمی‌دانستم کجا آموزش دیده و... تا اینکه یک بار آمدم خانه و دیدم روی یک برگه کاغذ برایم نوشته است: «من رفتم سوریه»

کار جهادی جلوه دیگری از فعالیت فرهنگی است. علاوه بر آن باری را از روی دوش مردم محروم برمی‌دارد. به همین خاطر ما گروه جهادی شباب الزهرا (س) را تشکیل دادیم که با ترکیبی از رزمنده‌های دوران جنگ و جوان‌های منطقه، ۱۰ روز در سال را به مناطق صفر مرزی سیستان و بلوچستان می‌روند و فعالیت می‌کنند.

یادم است حاج قاسم می‌گفت: «من وقتی مادر شهیدان هندوزاده را می‌بینم، تمام خستگی‌هایم رفع می‌شود. من عاشق فرزندان شهید حاج یونس زنگی‌آبادی هستم.» مادر علی آقا شفیعی هم هیچ‌کس را نداشت. فقط یک پسر داشت که او هم شهید شد؛ حاج قاسم از بغداد، بیروت و دمشق یا هرجا که بود زنگ می‌زد و حال این مادر شهید را می‌پرسید

تا ۱۵ سال چشم‌انتظار بازگشتش بودیم که خبر دادند گروه تفحص پیکرش را کشف کرده‌اند. وقتی برگشت، تشییع باشکوهی برگزار شد و در گلزار شهدای روستای‌مان که بهشت محمد نام دارد، در جوار همرزمانش به خاک سپرده شد

«حسن پلارک» یکی از دوستان صمیمی سردار قاسم سلیمانی که از رفاقت آن‌ها دقیقاً ۴۰ سال گذشته است، می‌گوید: دوستی ما با یک دعوا شروع شد! بعد حسابی باهم دوست شدیم؛ چون اگر کسی از دست او ناراحت بود، شب خوابش نمی‌برد. خیلی عاطفی بود.

بابا همیشه سعی می‌کرد در کارهایش گمنام باشد. کمتر کسی از کار‌های او اطلاع پیدا می‌کرد. اصلاً اهل پست و مقام نبود. حتی از محل کار پدرم چهار سال ایشان را می‌خواستند تا برود درجه پست جدیدش را بگیرد که پدرم قبول نمی‌کرد. یک بار هم حاج‌قاسم به پدرم گفت: «چرا نمی‌روی درجه جدید خودت را بگیری؟» بابا به حاج‌قاسم می‌گوید: «من با لباس بسیجی آمده‌ام و دوست دارم در لباس بسیجی هم باقی بمانم.»

یادداشت

فرهنگ و هنر

cache/resized/ae368b4fe1dcf13bbe5dfb823cce4597.jpg
کتاب «مرزبانان عاشورایی» در مورد شهدای شهرستان ...
cache/resized/566bf99eb90c7928abcb494fb4bef3f6.jpg
فقط کافی‌ست این کتاب را انتخاب کنی.‌ کتابی که ...
cache/resized/10d9dc457f21601ad63f8a048f0872df.jpg
«نخل‌های بی‌سر» نوشته قاسمعلی فراست در سال۱۳۶۱ ...
cache/resized/e74448b873f603a4f42ec58e33f82fff.jpg
کتاب «با نوای نینوا» زندگینامه و خاطرات مداحان ...
cache/resized/5294b821324a5882cbb7dd0ac62a340a.jpg
کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است» مجموعه ...
cache/resized/63c3fafe42b7e5bc226584a02494afd7.jpg
کتاب «کانال پنجم» مجموعه خاطرات جانباز دفاع مقدس ...
cache/resized/669598a0446a1fa471909d62cdaecc5a.jpg
کتاب «صدقه یادم رفت» زندگی‌نامه و خاطرات سردار ...
cache/resized/36f0b73acd70e5bbbe7e9931e1854b38.jpg
بعضی از زن‌های جهادی خوزستان چندین شهید تقدیم ...

مجوزها

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Patterns for Boxed Version
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family