شهید حاج حسین خرازی در جریان عملیات والفجر ۸ که بهمن ۱۳۶۴ شروع شد و تا اسفند نیز در جریان بود، به فرمانده گردان موسی بن جعفر (ع) سفارش میکند وقتی به جاده آسفالته فاو- البحار رسید، اولین کارش بجا آوردن سجده شکر باشد. این قضیه را رزمندگان متعددی شاهد بودند. سیدمرتضی موسوی از رزمندگان گردان موسی بن جعفر (ع) در گفتگو با «جوان» روایت و دیدههایش از عملیات والفجر ۸ را با ذکر همین خاطره شروع میکند.
داستان زندگی شهید ابوالفضل مهدییار را که از زبان مادرش میشنوم، فقط به خواست خدا در عاقبتبخیری ابوالفضل میرسم. نمیدانم چه دعایی پشتسر ابوالفضل بوده که او را در مسیر شهادت و جاویدالاثری قرار داده است. شهیدابوالفضل مهدییار قرار بود با عوامل کودتای نوژه همراه شود، اما خواست خدا طوری دیگر برایش رقم میخورد و یک اتفاق بهانهای میشود که او به محل قرار نرسد.
مادر شهید «مهدی نظرفخاری» میگوید: «پسرم نیمه شعبان به دنیا آمد، برای همین اسمش را مهدی گذاشتیم. او در روستای نوبران دیده بود که رودخانه پل مناسب برای عبور دانش آموزان نیست. او خودش شروع به ساخت پل برای آن روستا اقدام میکند.»
«مجید مسگر تهرانی» یکی از شهدای دفاع مقدس از گردان حضرت قاسم (ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) بود که در عملیات کربلای ۸ به شهادت رسید.
پدر شهید «غلامحسن رمضانی» در خاطرات فرزند شهیدش گفت: «وقتی موعد سربازیش رسید به بندرعباس اعزام شد و در آنجا مشغول به خدمت شد.» ایشان در ادامه از خاطرات سختی دوران گذشته و نبود امکانات گفتند.
مادر شهید مجید باقری نقل میکند: «خواب دیدم یک نفر که لباس کردی تنش بود، آمد پیش من، به او گفتم: تو یک سرباز ندیدی که آنجا گم شده باشد. کربلا را نشانم داد و گفت: بچه تو شهید شده و با امام حسین (ع) است.»
حسین حیدری دستجردی، متولد سوم فرودین ۱۳۴۳ در دستجرد اصفهان است. وقتی کلاس سوم راهنمایی مشغول تحصیل بود، آتش جنگ شعلهور شد. بعد از آن بود که همراه دو نفر از دوستانش راهی آبادان شد. آنها با سختیهای زیاد خودشان را به آبادان که از سوی بعثیها محاصره شده بود، رساندند. از یک طرف مردم در حال تخلیه شهر بودند و از سوی دیگر هم عراق در حال پیشروی بود و اینگونه زندگی حسین با جنگ تحمیلی هشت ساله عجین شد. او در طول هشت سال دفاعمقدس ۵۵ ماه در جبههها حضور داشت و در بیش از ۱۰ عملیات هم شرکت کرد که در عملیات والفجر ۱۰ جانباز شیمیایی شد. آنچه در ادامه میآید شرحی مختصر از حضور این رزمنده در دوران دفاعمقدس است.
میخواستم از شهدای والفجر ۸ مطلبی بنویسم که با معرفی یکی از دوستان با خانواده شهیدان اکبری آشنا شدم. خانواده اکبری اهل روستای خرمآباد زیباشهر از توابع شهرستان مبارکه اصفهان هستند. دو پسر این خانواده شهید شدند و یکی دیگر جانباز است. عباس شهید عملیات والفجر ۸ است که بهانه آشنایی و همکلامی ما را با خانواده فراهم کرد. در میان مصاحبه با مادر متوجه شدم که سه داماد دیگر این خانواده هم به افتخار جانبازی نائل آمدهاند. بانو طلعت اکبری پیش از اینکه مادر شهید شود، به افتخار خواهر شهیدی هم نائل شده بود. هر چند کهولت سن و مصاحبه غیرحضوری گفتوگویمان را دشوار کرده بود، اما به هر نحوهای بود مادر شهید با کمک پسرش جانباز اسدالله اکبری همراهمان شد و در این همکلامی برایمان از پسرانش پرویز، عباس و برادرش علی اصغر روایت کرد.
سید محمود حسینی برادر شهیدان سید مصطفی از شهدای انقلاب و سید اصغر حسینی از شهدای دفاع مقدس است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قم، بیان کرد: شهید سید مصطفی حسینی که تنها 21 سال داشت، نخستین شهید روستای فردو بود و تشیع جنازهاش یکی از به یاد ماندنیترین و پرشکوهترین مراسمهایی بود که روستای فردو تا به امروز به خود دیده است.
حسین حیدری دستجردی، متولد سوم فرودین ۱۳۴۳ در دستجرد اصفهان است. وقتی کلاس سوم راهنمایی مشغول تحصیل بود، آتش جنگ شعلهور شد. بعد از آن بود که همراه دو نفر از دوستانش راهی آبادان شد. آنها با سختیهای زیاد خودشان را به آبادان که از سوی بعثیها محاصره شده بود، رساندند. از یک طرف مردم در حال تخلیه شهر بودند و از سوی دیگر هم عراق در حال پیشروی بود و اینگونه زندگی حسین با جنگ تحمیلی هشت ساله عجین شد. او در طول هشت سال دفاعمقدس ۵۵ ماه در جبههها حضور داشت و در بیش از ۱۰ عملیات هم شرکت کرد که در عملیات والفجر ۱۰ جانباز شیمیایی شد. آنچه در ادامه میآید شرحی مختصر از حضور این رزمنده در دوران دفاعمقدس است.
گفتم «داوود حالت خوب نیست! اینطور بیایی در ارتفاع بالا، فشار هوا پرده گوشت را پاره میکند.» اِلا و لِله که من میخواهم بیایم و میخواهم باشم. گفتم باشد!
عضویت در خبرنامه
یادداشت
-
«شهادت»؛ راز درک ابدیت
ملتها و مکتبهایی که «شهادت» ندارند، چگونه میتوانند ابدیت را بفهمند. چه نیرویی در بازوانشان میتواند بازتولید شود که مرزهاشان را حراست کند؟ چه انگیزهای زندگیشان را مهندسی خواهد کرد؟ شهادت برای ما جهت دهنده و سازنده است.
-
خون شهدا؛ سرمایه و پشتوانه کشور در مقابل توطئههای دشمن
خون مطهر شهدای دفاع مقدس امروز سرمایه و پشتوانه عظیمی برای کشور در مقابل توطئهها و دشمنیها شده است.
-
«دفاع مقدس»؛ چراغ راه جبهه مقاومت
امروزه اگر علاوه بر ملت ما، امت اسلامی در برابر توطئههای دشمنان با روحیهای جهادی و انقلابی، مصمماند، برگرفته از مولفههایی همچون دشمنشناسی، دشمنستیزی، مقاومت و ایستادگی است که در واقع محور آموزههای دوران دفاع مقدس است.
-
موشک باران به احترام دختری با گوشوارههای قلبی
آنچه خوردند، فقط به تقاصِ کاپشنِ صورتی دخترکی با گوشواره قلبی بود. حساب گوشواره و گوش و پاره به پاره پیکر شهیدانمان جداست. این موشکها فقط لیوان آبی بود که لبهای تفدیدهمان را اندکی سرد کند.
-
احیاء فرهنگ ایثار، رسالت مهم یادواره شهدا
یکی از مهمترین رسالتهای برگزاری یادواره شهدا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه است؛ که باید در بین نسل جدید انقلاب تبیین شود.